با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

چهره های آشنای بعد از فروغ


 

 

ماندانا زندیان

متولد فروردین 1351 اصفهان ، دو مجموعه شعر به نام‌های "نگاه آبی" 1380 و "هزارتوی سکوت" به‌چاپ رسیده که هر دو زبانی ساده دارند و بیش‌تر اشعار آن‌ها در قالب شعر سپید اند. از او علاوه بر شعر ، مقالاتی فرهنگی - اجتماعی نیز در مجلات مختلف خارج از کشور به چاپ رسیده‌است:


 

من نور می شوم


دستم را اگر نگرفته بودی
چگونه می آموختم
در غیبت خورشید هم
می شود خندید ؟!

صدایت که ببارد
یک قطره ماه هم
در کاسه ی آبم بیفتد
کافی ست :
من نور می شوم


میلاد

 



یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین ، میانه ی میدانم آرزوست
مولوی


حقیقت دارد که تو می‌توانی
با دست‌های من
سه تار قلم مو را بنوازی
و نُت‌های رنگ پریده را
فیروزه‌ای کنی
( باید بسیار زیسته باشی
که این همه از آسمان
آکنده‌ای)

حقیقت دارد که من می توانم
با شعر های تو
با باران مشاعره کنم
و بند نیایم
( باید بسیار گریسته باشم
که این همه در واژه های تو
غوطه‌ورم‌)

تا من بنفشه ها را
میان شب های زمستان
قسمت کنم ،
تو یک خوشه انگور به صدایت
تعارف کن
خطی از شعرهایت را که بخوانی ،
سال ، تحویل می شود

حقیقت دارد که در حضور تو
بودن
همیشه از نبودن زیبا تر است .


زمستان هشتاد و سه




نشانه های مسمومیت با بوی نفت

 




دیگر از هیچ خبری نمی ترسید
گوشش را هم نمی گرفت
چشمش را هم نمی بست
صبحانه اش را می خورد و
بریدن سر یک انسان را
تا آخر تماشا می کرد
و متلاشی شدن هفده غیر نظامی عرب
ودو سرباز غربی را نیز.
فقط نمی دانست
چرا هر وقت جهان اول مهربان
برای همسایه های عقب مانده اش
بذر دموکراسی می آورَد
دست و پای بچه هایشان را هم در باغچه می کارد کنارش
و بزرگترها
که از شدت آزادی
در جان خود نمی گنجند
مدام پوست می ترکانند و
تکه پاره می شوند
کنار دست و پای فرزندانشان
و سایر نشانه های مسمومیت با بوی نفت


 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ