با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

 

 

 


برگزیده مقالات و تحقیقات

محمد حسین بهرامیان

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد استهبان


بخشی از مقالات فوق در حال حاضر در سایت سارا شعر موجود است. در هفته های آتی موارد دیگری به این مجموعه خواهیم افزود. در صورت دسترسی به آرشیو مجلات و روزنامه های مختلف، مقالات و تحقیقات ادبی زیر نیز در اختیار شما خواهد بود:

  • کتل ( بحثی در پیچیدگی های شعر بیدل) / بخش1/ روزنامه جمهوری اسلامی / 19 مرداد 1379
  • کتل ( بحثی در پیچیدگی های شعر بیدل) / بخش 2/ روزنامه جمهوری اسلامی / 26 مرداد 1379
  • نگرشی بر اسطوره و مفهوم زمان / روزنامه عصر/  3 بهمن 1378
  • از قالب تا سکوت / روزنامه خبر/ نگاه پنجشنبه / 30 مرداد 1380
  • من تازه کبوتر شده بودم / نقد دفتر شعر / روزنامه نیم نگاه /20 شهریور 1380
  • مردی که خیس می خندد / نقد دفتر شعر/ روزنامه نیم نگاه / 2 شهریور 1375
  • طرفه / نقد دفتر شعر / روزنامه خبر / نگاه پنجشنبه / 1 دیماه 1379
  • خط چهارم / نقد رباعی معاصر فارس / روزنامه خبر جنوب / 11مهرماه 1381
  • شعر سپید پس از دو دهه رکود و سقوط / روزنامه عصر مردم / 17 اسفند 1381
  • شعر و تاریخ / روزنامه خبر جنوب / 4 مرداد 1375
  • داستان، تاریخ و مینی مالیسم/ نشریه اسطوره/ وابسته به دانشگاه آزاد شیراز/ فروردین 1388

 


نمایه و نمونه برخی از مقالات:


مروری بر پیچیدگی های شعر بیدل                                 

بیدل دهلوی بی شک یکی از نام آورترین شاعران شبه قاره هند است که در ردیف بزرگترین شاعران سبک هندی قرار دارد. وی در کشورهای هند، افغانستان و تاجیکستان مخاطبان بسیاری دارد اما متاسفانه در ایران آنگونه که باید و شاید به این شاعر فارسی زبان پرداخته نشده است. بی شک ابهام زبان و پیچیدگی های شعر بیدل در گمنامی او در فضای ادبی چند صد ساله اخیر بی تاثیر نبوده است. در چند دهه گذشته تلاش هایی برای شناخت هرچه بیشتر بیدل انجام گرفت و چندین کتاب و ده ها مقاله حاصل رویکرد دوباره به شعر و زنگی این شاعر هندی تبار فارسی زبان است. در این مقاله ابتدا به نظرگاه های بیدل در باب زبان و شعر می پردازیم و در ادامه پیچیدگی های شعر او را از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. این نوشتار در واقع بهانه ای است برای ورود به دنیای پر رمز و راز شاعری که به دشوارگویی و ابهام زبان زبانزد است. این مقاله در سالهای گذشته چندین بار در نشریات ایران و هند به چاپ رسیده است...

ادامه مطلب


از قالب تا سکوت                                 

کار شاعر در بیان ناگفته ها خلاصه می شود و شاید راز و رمز شعر همین نکته باریک است، شاعر پرسش تمام سوال های بی جواب است. سوال هایی که علم، عقل و فلسفه  از پاسخ به آنها در مانده  است. شعر در حکم چیزی شبیه اسطوره از نا خودآگاه شاعر می جوشد و  راوی یک فراگفتمان یا روایت بزرگ است که آن را در زیر دندان های پلورالیسم عقلی ، خرد کرده است. در این فلسفه ی بی سامان است که شاعر منطق بی منطقی یا بی منطقی منطقی را ملاک استدلال های خود قرار داده است. اما آن اتفاق محال همیشه در زبان روی می دهد و این بر هیچ کس پوشیده نیست که زبان معمول تنها گویای حرف های معمول است و آنجا که پای نامعمول و یا نامعلوم پیش بیاید زبان نیز نامعمول عمل می کند. راز و  رمز نامعلوم بودن شعر در زبان پنهانی است که در زبان مرسوم جا خوش کرده است. کار شاعر کشف این نحو پنهان است که نقشه حشر معانی در ان جا کشیده می شود.... در این مقاله به بررسی موضوع زبان و قالب می پردازیم و ایجاز گری زبان را تا مرحله سکوت همراهی می کنیم....

ادامه مطلب


زمان در شراب حافظ

ذهن و زبان حافظ اگر چه فراتر از زمان و مکان به جهانی آرمانی تر توجه دارد اما کلام او باید رنگی از زمان بگیرد تا برای انسان های محصور در بعد زمان و مکان قابل درک و فهم و دریافت باشد. بدین لحاظ ابتدا ازل را به ابد می پیوندد و مستی خود را ازلی و ابدی می داند با این حال گاه در حوزه مجاز یا حقیقت، با گریز از این ایده آلیسم صرف، واقع گرایانه تر به تحلیل امور می پردازد و اوقات و زمان هایی را برای مستی برمی گزیند. با مرور همه ابیاتی از حافظ که به این زمانمداری ویژه تن در داده است می توان فهرستی از زمان های شراب نوشی را فراهم آورد. اما با کنار هم قرار دادن این زمان های سرمست، در نهایت انسان به این دریافت می رسد که اگر حافظ در جنون کلمات و در فراغت از عقل مصلحت اندیش به بیان این موضوع بپردازد هیچ زمانی را مغایر با مستی نمی داند. او از ازل تا ابد را فرصتی می داند برای یک مستی مدام.... در این مقال به تحقیق چند و چون زمان در شراب حافظ پرداخته و مغانیات او را از منظرگاه انواع زمان به تحلیل پرداخته ایم....

ادامه مطلب


باز خوانی حکایتی از سعدی

در این بخش حکایتی از گلستان سعدی را برگزیده و به تحلیل ساختاری آن برداخته ایم. در مقدمه ای طولانی فرمالیسم در آثار سعدی را مورد بحث قرار داده و در این میان به تلفیق هنرمندانه بافتار و ساختار در حکایت های سعدی اشاره کرده ایم. این تلفیق دقیق و هنرمندانه، متضمن فرم در آثاری روایی و غیر روایی سعدی است که از میان همه آثار سعدی تحلیل حکایت مزبور ما را به چند و چون فرم و ساختار و توجهات فرم گرایانه در کلام سعدی رهنمون خواهد بود... و اما حکایت از این قرار است: " در جامع بعلبک وقتی کلمه ای همی گفتم به طریق وعظ با جماعتی افسرده دلمرده ره از عالم صورت به معنا نبرده دیدم نفسم در نمی گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمی کند...."

ادامه مطلب


دلایل شراب نوشی حافظ

عنوان این بخش قدری غلط انداز است و استفاده از این عنوان قدری خطر کردن دارد. چرا که بی شک آنان که حافظ را در هیاتی مافوق بشری تصور می کند او را موجودی فرا شاعر دانسته و با این نگاه آمیخته با احترام و تقدس، او را از هر چه ناپسند بدور می دارند. اما آنچه مسلم است این است در شعر حافظ شرابی جریان دارد که بی وقفه نوشیده می شود و کسی در اشعار او همواره وجودی آشکار دارد که پیوسته در طلب شرب مدام است. او می تواند حافظ یا هر انسان دیگری باشد که در هیاتی اسطوره ای، لب به جرعه جام می آلاید و از مستی و بدمستی ابایی ندارد. گاه همه مقدسات را در پای خم شراب می ریزد و دانه های تسبیح را در قدمگاه ساقی فرو می تکاند. چند و چون شراب نوشی حافظ و کند و کاو دلایل او بر این کار، تنها یک نکته را به اثبات می رساند و آن اینکه حافظ بی هر بهانه شراب می خواهد. دلایل حافظ  بر شراب نوشی خود، گاه تنها یک دلیل است و گاه تنها بهانه بر ارائه یک دلیل. گاه ساده انگارانه ساده ترین علل را ذکر می کند و گاه در این میان در تناقضی آشکار طنزی ظریف می آفریند و تناقضات وجود خود و جامعه ای پر تناقض را که در آن روزگار می گذراند به تصویر می کشد. گاه دلایل او از اندیشه ای عمیق فلسفی حکایت دارد و گاه از باوری دور. گاه به تعبیر تازه ای از شرع دست یافته و فتوای شراب می دهد و گاه فتوا بر عدم جامعیت شرع می دهد و شیخ و زاهد و مفتی و عاملان شرع را آلوده ریا می داند.......

ادامه مطلب


بررسی کهن الگوی آنیما در آثار مولانا

كهن الگوها، مفاهیمی مشترك و جهانی هستند كه از گذشته های دور، از اجداد بشر، نسل به نسل منتقل شده اند و در ژرفای ضمیر ناخودآگاه جای گرفته اند.مهم ترین كهن الگوها از نظر روان پزشك شهیر سوئیسی، كارل گوستاو یونگ، عبارتند از: سایه، پرسونا، خود، آنیما و آنیموس.این صور مثالی برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در نمادهای گوناگون جلوه گر شده اند و در آثار هنرمندان نمود پیدا كرده اند. آنیما از مهم ترین كهن الگوهای یونگ است كه به "روان زنانه‌ی" یك مرد اشاره دارد. به نظر می رسد آثار ادبی و هنری، بستر بسیار مناسبی برای تجلی آركی تایپ‌هاست و هنرمند برای ایجاد یك اثر ماندگار بیشتر از ناخودآگاهش الهام می گیرد.از آن جا كه جایگاه آنیما در ناخودآگاهست، می توان تأثیر این كهن الگوی مهم را بر آثار ادبی یا هنری بسیار ارزشمند و ماندگار و بر ذهن و زبان خالق اثر مشاهده كرد. به اعتقاد یونگ خاستگاه آثاری از این دست، لایه های ژرف ناخودآگاه جمعی است كه منبع كشف و شهود و الهام شاعر و هنرمند است.در این مقاله تأثیر كهن الگوی آنیما بر اشعار مولوی، شاعر بزرگ و ارزنده‌ی ایران،‌ بازنگری و موارد تأثیر گذاری آنیما بر افكار و سروده‌های وی به اختصار بررسی شده است...

ادامه مطلب


غم و شادی در اندیشه مولانا

انسان با اولین گریه های کودکانه پا به دنیایی که می گذارد که آمیزه ای از غم و شادی است. گویی تقدیر آدمی چنین رقم است که در انبوه غم ها و شادی ها، زندگی را تلخ یا شیرین تجربه کند. شاعران و عارفان ایران زمین فراتر از غم و شادی به دوست می اندیشند و با این حال به عنوان یک انسان در گیر و دار این و آن روز گار می گذرانند. در این مقال ابتدا به بررسی اجمالی موضوع غم و شادی در اندیشه و تفکرات شاعران قبل از مولانا پرداخته ایم و در ادامه به شکلی ویژه به مولانا پرداخته ایم و سروده های ارزشمند این شاعرعارف را از این منظر مورد نقد و بررسی  قرار داده ایم. زیر و بم مترنم غزلیات شمس و شور و حال ریخته در این اثر جاوید ، حاصل سماع روح شاعر در بیکرانه هاست و شاید همین دقیقه عمیق است که او را از خیل شاعران اندوه سرای سده های سوم تا دهم متفاوت کرده است. در این نوشته ما چند و چون ذهن و زبان مولوی کاویده ایم تا راز و رمز این شادی و انبساط خاطر را پیش چشم خواننده آوریم.

ادامه مطلب


داستان، تاریخ و مینیمالیسم                                 

داستان ، روایت ساده ی زندگی است و تاریخ نیز روایت دیگر گونه ای از انسان و گذشته های پند آموز اوست . تنها عنصری که این دو وجه  راوی را از هم باز می نماید در شکلی کاملا آشکار عنصر تخیل است . احساس ، اندیشه و زبان در هر دو ژانر روایی کاملا با کلام ممزوج است ، اگر چه نگرش داستان نویس به زبان از نوع دیگر است  . داستان ،  خلق روایتی است خود خواسته که در بطن واژگان شکل می گیرد اما تاریخ روایت گذشته ای نا گزیر است که در آن مورخ در مقام ناظری منفعل ، تنها به واگویه ی حوادث حادث می پردازد . اما داستان عین حادثه است حادثه ای که در زیر و بم کلمات و اصوات تجلی می یابد . گاهی حادثه ، طرز وگونه ی چینش کلمات و همنشینی و جانشینی  جادویی واژگان است . بدین سان است که داستان با شعر و چکامه همداستان می گردد . مرز شکنی های جهان پست مدرن در علوم انسانی خصوصا ادبیات به زدودن دیوار ستبر ژانرها و میان ژانرها پرداخته و انواعی همدست و همگون از ادبیاتی ترکیبی و تلفیقی پدید آورده است  . لیوتار مرز شکنی های پسامدرن را در حوزه های مختلف باز جست و دریدا با تأیید نظرات لیوتار ، منطق و شعر را از یک قماش دانسته به صراحت ابراز می دارد آنجا که منطق با زبان آوری به اهداف خود نائل می آید شعر نیز با همنشینی با فلسفه پهلو به پهلوی  منطق می ساید .

ادامه مطلب


بررسی موضوع غم و شادی در هزاره ادب پارسی                                 

انعكاس صریح اندیشه های زروانی ، مسیحی ، مانوی ، هندی و...در آثار شاعران و نویسندگان قرون بعد از اسلام به خلق اندیشه های جبرگرا انجامیده است . اشعار اولین شاعران پارسی گو ، از جمله محمد بن وصیف ، فیروز مشرقی ، ابوسیلك گرگانی و شاعران دوره های بعد از این گونه تفكرات بی تأثیر نبوده است . كریستین سن می نویسد :  در تحت تأثیر تفكرات جدید ( یعنی افكار مسیحی ، مانوی ، هندی ) آن خوش بینی كه بنیان دین زردشتی و محرک مردمان به كار و كوشش بود پژمرده و گسیخته شد . میل زهد و ترك دنیا كه در فرقه های مخالف آیین زردشت ، رواجی تمام داشت رفته رفته وارد آیین زردشتیان گردید و بنیان این دیانت را برانداخت .. در این وقت زروانیت كه در عهد ساسانی شیوعی یافته بود موجب شد كه مردمان اعتقاد به جبر پیدا كرده و این اعتقاد به منزله زهری جانگزای بود كه روح مزدیسنی قدیم را از پای درآورد ... در این مقاله به ردیابی موضوع غم و شادی در هزاره ادب پلرسی پرداخته و نظرات شاعران دوره های مختلف را در باب موضوع غم و شادی باز خواهیم جست....

ادامه مطلب


تحلیل ساختاری ترانه تاریک شاملو

شاملو آنگاه كه به كلمه و زبان و ساختمان شعر حداقل درحد قرينه سازي هاي معمول توجه خاص مبذول مي دارد و از طرفي آنجا كه به شكستن روايتهاي يك رويه مبادرت مي ورزد به مفهوم و جوهره شعر نزديك و نزديكتر مي‌شود. موسيقي دروني و در شكل روان تر آن موسيقي جويباري ، آهنگي موزون را به بافت كلمات تزريق مي كند . باستانگرايي و برخي ديگر از تدابير و شگردهاي بياني فخامت كلام او را تضمين مي كند. شكل برجسته اي از قرينه سازي و استفاده دقيق از موسيقي و هارموني كلمات در شعرترانه تاريك ديده مي شود كه اين شعر را در رديف اشعار قابل تأمل شاملو قرار داده است . در اين مختصر به تحليل ساختاري شعر مي‌پردازيم :

ادامه مطلب


درج مقالات فوق در سایت ها و مجلات ادبی تنها در صورت هماهنگی با مولف بلامانع است.

Email : sarapoem2@yahoo.com

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ