|
||||
|
|
|||
|
||||
یادنامه ی منوچهر آتشی صفحه بعد |
||||
|
منوچهر آتشی - شاعر معاصر - امروز در تهران درگذشت .این شاعر معاصر پس از جراحی كلیه در بیمارستان سینا بستری وبهخاطر ناراحتی قلبی به بخش ccu منتقل شده و تحت مراقبتهای پزشكی بود. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،حال وی از حدود ساعت 13:20 رو به وخامت نهاده بود و طبق اعلام پزشك معالج، حدود ساعت 14 درگذشت. منوچهر آتشی ـ شاعر و مترجم - دوم مهرماه سال 1310 در دهرود دشتستان متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بوشهر به پایان رسانید و به خدمت دولت درآمد. مدتی آموزگار فرهنگ بود و سپس در سال 1339 به تهران آمد و در دانشسرای عالی، به تحصیل پرداخت. او در مقطع كارشناسی رشتهی زبان وادبیات انگلیسی، فارغالتحصیل شد و در دبیرستانهای قزوین، به امر دبیری پرداخت. آتشی از سال 1333 انتشار شعرهایش را شروع كرد و در فاصلهی چند سال توانست در شمار شاعران مطرح معاصر درآید. نخستین مجموعهی شعر او با عنوان “آهنگ دیگر” در سال 1339 در تهران چاپ شد و پس از این مجموعه، دو مجموعه دیگر با نامهای “آواز خاك” (تهران، 1347) و ”دیدار در فلق” (تهران 1348) از او انتشار یافت. جز این مجموعههای شعر، داستان “فونتامارا” اثر ایگناتسیو سیلونه را هم به زبان فارسی ترجمه كرد كه در سال 1348 بهوسیله سازمان كتابهای جیبی انتشار یافت. علاوه بر مجموعههای ”وصف گل سوری” (1367)، ”گندم و گیلاس” (1368)، ”زیباتر از شكل قدیم جهان” (1376)، ”چه تلخ است این سیب” (1378) و ”حادثه در بامداد” (1380)، ترجمهی آثاری چون دلاله (تورنتون وایلدر) و لنین (مایاكوفسكی) نیز در كارنامهی ادبی آتشی بهچشم میخورد. ضمن آنكه دربارهی آثار او دو كتاب نوشته شده است؛ اولی با عنوان “منوچهر آتشی” به قلم محمد مختاری و دیگری “پلنگ درهی دیزاشكن” از فرخ تمیمی. منوچهر آتشی دو سال پیش برگزیدهی كتاب سال جمهوری اسلامی ایران و امسال نیز برگزیدهی پنجمین همایش چهرههای ماندگار شده بود. وی قرار بود تا چندی دیگر یك مجلهی ادبی با نام "دینگ دانگ" منتشر كند.
حافظ موسوی:
حافظ موسوی در پی درگذشت او گفت: آتشی یكی از چند چهره نامدار شعر نو بود كه در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40 با شعرهای طغیانی و سركش ظهور كرد و در نخستین گامها، چنان محكم و استوار چهره نشان داد كه فروغ فرخزاد آشكارا لب به ستایشش گشود. این شاعر معاصر كه از همكاران منوچهر آتشی در مجلهی كارنامه بوده است، افزود: چهره آتشی، چهره یاغی و سركشی بود كه از كوهستان آمده بود و پلشتی و ناپاكی زندگی را تاب نمیآورد. آتشی در "آهنگ دیگر" بر معیارهای مسلط اخلاقی، سیاسی و اجتماعی شورید. كلاغهای بدآواز و جغدها، مطرودان و فرودستان را به شعر خود فراخواند و چندی پس از آن "اسب سفید وحشی" را در خیابانهای شعر فارسی به حركت درآورد. "عبدوی جط" را همان سالها سرود، با مدال عقیق زخم بر سینهاش. او ادامه داد: همان شعرها كافی بود تا آتشی را جاودانه كند، اما این شاعر سركش و ناآرام كه گویی طبیعت در سرشتش جز شعر ننهاده بود، در آن ایستگاهها توقف نكرد. آتشی در دهه 60، چنان نو جلوه كرد كه بسیاری از هم سن و سالهایش را به تعجب واداشت. در آن منزلگاهها هم نماند، همچنان می آمد، نوجو و نوگو، حتا در این آخرین روزها، شعرهایی كه برای ما میخواند نشان میداد كه هنوز سر پرشورش آرام نگرفته است. آتشی در پیرسالی هم روحی سركش و جوان داشت. موسوی همچنین به خبرنگار ایسنا گفت: رفتن آتشی زود بود، خیال نمیكردم آن منوچهر كه این روزها سخت در تكاپوی "دینگ دانگ"اش بود، چنین زود تنهایمان بگذارد. شب قبل از بستری شدن در بیمارستان به من زنگ زد، گفت: این چند روز كه نیستم مراقب كارهای من باش. خودم هم ممكن است در بیمارستان بتوانم مطالب حروفچینی شده را بخوانم و من به او دلداری میدادم كه یك هفته تعطیل كردن كار وقفه چندانی نیست. اما او و من هیچ كدام فكر نمیكردیم كه این هفه وقفهای "چندان" است. هنوز باور نمیكنم.
سهیل محمودی:
سهیل محمودی نیز با یاد كردن از منوچهر آتشی به عنوان معلم همهی نسلهای شعری پس از خودش، درگذشت او را ضایعهای دانست كه ادبیات امروز آسیب زیادی از آن میبیند. این شاعر به خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت: منوچهر آتشی جزو بازماندگان طراز اول شاعران پیرو نیما بوده است؛ كسی كه در اواخر دههی 30 مجموعهی آهنگ دیگر را منتشر كرد و بهخاطر ویژگیهای اقلیمی جنوب كه به خوبی به بازتاب آنها پرداخته، متفاوتترین نوع شعر را داشت. او افزود: آتشی از نسل فروغ و اخوان و سپهری و شاید تنها بازماندهی این نسل بود كه البته م. آزاد هم شاعری از همین نسل است و این روزها حالش خوب نیست و به رسیدگی نیاز دارد. محمودی همچنین گفت: آتشی به یك معنا معلم همهی نسلهای پس از خودش، نسل قبل از ما، نسل ما و جوانهای امروز است. او در این سالها ارتباط نزدیك با انجمن شاعران ایران داشت و در نشستها و كنگرههای شعر جوان حضور جدی داشت و راهنمای جوانها بود. وی در پایان تاكید كرد: منوچهر آتشی و م.آزاد شاگردان بیواسطه نیما هستند.
علیرضا طبایی:
همچنین به اعتقاد علیرضا طبایی، منوچهر آتشی از چهرههایی است كه آثارش در ادبیات معاصر خواهد ماند و بهخصوص آثار اولیهی او فراموش نشدنی است. این شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران عنوان كرد: آتشی به عنوان یكی از شاگردان بلاواسطهی نیما از شاعران نسل بعد از او بود كه همراه با شاعران دیگری مثل اخوان ثالث، شاملو، نادرپور، سپهری، فرخزاد و چند چهرهی دیگر راه نیما را ادامه دادند. طبایی با اشاره اینكه آتشی فرزند بوشهر و دشتستان است، افزود: او در شعرش از همان سالهای اول و قبل از انتشار كتابش، نشان داد كه یك روایتگر صمیمی از محیط جنوب، مردم، فضا و محیط اطراف خودش است و شعرش به همین دلیل از شعر دیگران متمایز بود. او همچنین متذكر شد: یك ویژگی خاص حماسی در زبان شعرهای اولیهی آتشی بود كه اوج آن را در شعرهایی مثل "اسب سپید وحشی" و "عبدوی جط" و چند شعر دیگر كه در همان دهههای 40 و 50 منتشر شد، میتوان دید. به علت دارا بودن دینامیسم خاصی از زبان و بیان حماسی همراه با یك خشونت ذاتی، استواری و صمیمت معصومانه، شعر آتشی بیانگر محیط جنوب، تشنگی و سوختگی سرزمینش و دردهای مردمش بود، به همین دلیل هم بعد از انتشار "آهنگ دیگر" در نیمهی اول دههی 40 نشان داد كه دوستداران شعر معاصر و نیمایی با چهرهی تازهای مواجهاند كه شعرش با دیگران تفاوتهایی دارد. طبایی در ادامه یادآور شد: آتشی این زبان را در سالهای بعد هم ادامه داد، اما هیچ كدام از كتابهای بعد از "آهنگ دیگر" آن موفقیت اولیه را به دنبال نیاورد. با نزدیك شدن به سالهای انقلاب، آتشی هم مثل خیلیهای دیگر در كوران زندگی گداخته و دچار افت و خیز شد. چندین و چند سال به دلیل زندگی خاص و فقدان تلخ پسرش و دلایل دیگری از ادبیات دور شد. بعد از دههی اول انقلاب با زبان دیگری به این عرصه وارد شد؛ این بار اگرچه هنوز به آن پیشینه و زبان خودش وفادار بود، اما زبان تازهای برگزید و به شعری منثور روی آورد، با زبان ویژهای كه بعدها این زبان و شعر بیشتر به پست مدرن شهره شد. آتشی همراه با چند نفر دیگر به عنوان یكی از كسانی كه در این زمینه راه و روش خاصی را ایجاد كرد، مورد توجه گروهی از شعردوستان و جوانان قرار گرفت. او افزود: در این سالهای آخر به این دلیل كه مجبور بود برای گذران زندگی در جاهای مختلف كار كند و در طول روز ناگزیر به قلم زدن بود، فشار مضاعفی را بر خود وارد میآورد. چندین و چند سال مسوولیت صفحات شعر "كارنامه" را داشت كه بعضی كارهایش در این مجله دیگر نشانی از كارهای گذشته نداشتند و آن وخامت زبان و مضامین برآمده از دل مردم دیگر در این نوع آثار دیده نمیشد. او در این سالها بیشتر به نقد روی آورد.
شاپور جوركش:
شاپور جوركش نیز با بیان اینكه نگاه من به آتشی نگاه عاشقانه شاگرد به استاد است، گفت: در عین حال باید شیفتگیهای خودم را مهار كنم و بگویم كه او در اشعار خود دیدگاه تازهای به ادبیات معاصر اضافه كرد. آتشی در شعرهای خود هیچ وقت ضمیر من را به كار نبرد. این شاعر معاصر با بیان مطلب بالا در گفتوگو با ایسنا افزود: تضاد بین نیازهای روزمره و حفظ تعهد اجتماعی بالاخره آتشی را از درون درهم شكست. پذیرش بعضی جایزهها مثل پیوند كلیه است و با بعضیها نمیسازد. وجدان بیدار او از سویی به آن همه آثار ماندگار سرچشمه میداد و ازسویی نمیتوانست بر ناملایمات اجتماعی چشم ببندد. وی با اشاره به اینكه در عید سال گذشته برای تبریك سال نو با آتشی تماس گرفته و او به خاطر مقالهای كه در یكی از مجلهها علیهاش نوشته شده بود، متاثر بود و صدایی بسیار گرفته داشت، افزود: با این حال قبل از چاپ آن مقاله، سردبیر مجله با خود آتشی تماس گرفته و او اجازه داده بود كه این مقاله چاپ شود.
كاووس حسنلی:
دكتر كاووس حسنلی نیز معتقد است: منوچهر آتشی یكی از پایههای اصلی شعر امروز بود. در ردیف كسانی همچون اخوان، شاملو، سپهری و نیما تنها بازماندگان اندكی وجود داشتند كه آتشی یكی از آنها بود و فقدانش باورنكردنی و تاسفبرانگیز است. رییس دانشكده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا افزود: آتشی به این كشور علاقهمند بود و در ایران ماند؛ در حالی كه میتوانست برود و از دور فقط نق بزند. اما این كار را نكرد و حضور موثری داشت. منصفانه نقد میكرد و با بسیاری از حركتها و جریانهای ادبی همراه بود و در كنگره ملی شعر، جشن دانشجویی مهرگان و دیگر جشنوارههای شعر و ادب دانشجویان حضور داشت و علاوه بر اینكه حرفش را میزد، در برابر نوگراییهای افراطی موضع میگرفت. وی افزود: آتشی یكی از ارزشهای ادبی جامعه ما بود، تا آخرین لحظه هشیار بود و در حوزه نقد و ادبیات و شعر حضور داشت و آثار تاثیرگذاری در دو دهه اخیر خلق كرده بود.
پیام تسلیت مهدی كروبی عصر امروز حجتالاسلام والمسلمین مهدی كروبی، دبیركل حزب اعتماد ملی، درگذشت منوچهر آتشی را در پیامی تسلیت گفت. به گزارش ایسنا متن این پیام بدین شرح است: غروب نابههنگام آتشی، دلهای ما را افسرد. اینجانب در كنار همهی اصحاب فرهنگ، هنر و ادب، سوگوارانه ضایعهی درگذشت این چهرهی ماندگار را به دوستداران عرصه ادب، جامعهی فرهنگی كشور و بهویژه مردم مهربان و بزرگپرور استان بوشهر و مردم عزیز تنگستان و دشتستان تسلیت میگویم. از خداوند بزرگ برای آن عزیز، علو درجات و آرامش و برای جامعهی فرهنگی كشور جبران این ضایعه و برای خانوادهی محترم آتشی، صبر و بردباری آرزومندم.
پیام تسلیت سیمین دانشور سیمین دانشور - داستاننویس پیشكسوت - هم با بیان اینكه نوبت من بود اما آتشی عجله كرد و زودتر رفت، آورد: هرچند آتشی نمرده است و با شعرهایش، جاودانگی را بهسوی خود خوشآمد گفته است، در آن دنیای زبرین، بسیاری از شعرای معاصرش به پیشوازش خواهند آمد؛ نیما، شاملو، اخوان، نادرپور، توللی، مشیری، فرخزاد و دیگران. به گزارش بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران، او در ادامه عنوان كرده است: شاید پیام من تسلی خاطر خانواده و دوستدارانش باشد. به خودم هم تسلیت میگویم. حیف!
بیانیهی دبیرخانهی جایزهی شعر خبرنگاران دبیرخانهی جایزهی شعر خبرنگاران نیز دقایقی پیش با انتشار بیانیهای، درگذشت منوچهر آتشی را به جامعهی ادبی تسلیت گفت. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، در این بیانیه آمده است: آتشی شاعری بود كه همیشه و در هر جا كه حضور داشت، شعر این مرز و بوم را دغدغه و مشغلهی اصلی خود قرار داده و اهتمام خویش را بر ارتقای آن متمركز كرده بود. این بیاینه در ادامه میافزاید: حضور آتشی در داوریهای شعر، با تمام سختیها و مشكلات، نشان از آن دارد كه برای او سرنوشت شعر امروز اهمیت فراوانی داشت. در این بیاینه با اشاره به آنكه آتشی علاوه بر سرودن شعر، در عرصهی نقد نیز از سرآمدان روزگار بود، عنوان شده است: جامعهی ادبی ما با درگذشت آتشی به ضایعهای جبرانناپذیر دچار شد. هیات داوران جایزهی شهر خبرنگاران و همهی دستاندركاران این جایزه، كوچ آن شاعر بزرگ را به اهل ادب و علم و فرهنگ تسلیت گفته، از همهی آنان كه به شعر و ادبیات ایران میاندیشند، دعوت كرده است كه در مراسم تشییع این شاعر بزرگ حضور یابند. ا مطلب فوق را از سایت زیر گرفته ایم
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
|
|||
|
||||
|