با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی

 
 

حمام زنانه شد


عبارت مثلی بالا هنگامی به کار می رود که در مجلس یا محفلی در آن واحد هر دو تن دو به دو با آواز بلند و بدون رعایت نظم و ترتیب با یکدیگر گفتگو کنند و آنچنان قشقرقی راه بیندازند که هیچ یک از افراد آن جمعیت حرف و سخنشان برای دیگران مفهوم نگردد .

در چنین مورد اصطلاحاً گفته می شود حمام زنانه شده است و یا به عبارت دیگر طاس گم شده است که در هر دو صورت پای حمام زنانه و حمامیان در میان است که باید دید در حمام زنانه قدیم چه می گفته اند و اصولاً چه مطالب و موضوعاتی مطرح شده است که گفتگو در حمام زنانه به صورت ضرب المثل درآمده است .
همان طوری که در مقاله با آب حمام دوست می گیرد در کتاب حاضر آمده است سابقاً در کلیه شهرها و روستاهای ایران حمام عمومی با خزینه وجود داشت که چند متر پایینتر از سطح زمین ساخته می شد " تا آب جاری کوچه و خیابان بر آن سوار شود " و گنبدهای بزرگی سقف آن را تشکیل می داد و بر روی این گنبدها سوراخهایی تعبیه کرده ورقه های نازکی از سنگ مرمر و یا شیشه های نسبتاً محکم و مقاوم قرار می داده اند تا نور خورشید بتواند از آن عبور کرده صحن حمام و خزینه و سربینه – رختکن – و پستوهای حمام را روشن کند .
گرمابه های قدیم از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح ، مردانه بود و از آن ساعت تا ظهر و حتی چند ساعت بعدازظهر در اختیار زنان و بانوان قرار می گرفت که این طولانی شدن مدت حمام خانمها بدون حکمت و علت نبوده است زیرا مردان جز نظافت و تطهیر و انجام فرایض مذهبی کار دیگری نداشته اند و مخصوصاً مشاغل و گرفتاریهای زندگی و تحصیل و تامین معاش خانواده ، آنان را مجبور می کرد که هر چه زودتر از حمام خارج شوند و به کار و زندگی روزانه خود بپردازند ولی زنان و بانوان تنها خودشان نبوده اند که پس از شستشو و نظافت از حمام خارج شوند بلکه یک یا چند بچه قد و نیم قد را که همراه می آورده اند باید چرک گیری کنند و چند بار با صابون بشویند که همین کار مدتی از وقت حمام را می گرفت .
گاهی به دستها و پاها و موی سر خود حنا می بسته اند که این کار نیز خالی از اشکال و دشواری نبوده است .
از این مسایل و عوامل که بگذریم به گفته سیاح فرانسوی گاسپاردروویل :
" ... زنان ایرانی حمام را بهترین نقطه تجمع خویش می دانند . دید و بازدیدها در حمام صورت می گیرد و در هر گوشه ای از آن جوخه ای از زنان که مشغول درددل اند به چشم می خورد . سر صحبت از وضع خانواده ها در گرمابه ها باز می شود . اشارات رشک آلوده و شکوه و شکایات و صلاح اندیشی با گیس سفیدان و پیرزنان ، صحنه حمام را به صورت ساحت دادگاه در می آورد ."
تنها فرصت و مجال حمام زنانه بود که به آنها امکان می داد تا با علاقه مندان و دوستان یکدل همدلی کنند بی آنکه ساعیان و سخن چینان در آن غوغا و جنجال گوشخراش حمام زنان بتوانند استراق سمع کنند و گفته های آنان را بزرگ و بزرگتر کرده و تحویل شوهر و هوو و مادرشوهر و خواهرشوهر و جز اینها بدهند .
آری ، حمام زنانه محل گفت و شنیدهایی بود که دو به دو می گفتند و می شنیدند در حالی که حرفهایشان در آن سروصداهای بی امان برای دیگران " که آنها نیز به خود مشغول بوده اند " مفهوم نبوده و همین فلسفه و مورد استفاده حمام زنانه آن را به صورت ضرب المثل درآورده است .

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ