عبارت مثلی بالا به عقیدۀ استاد محمد علی جمال زاده در کتاب فرهنگ لغات
عامیانه یعنی: امری که ممکن است موجب مرافعه و نزاع شود لاپوشانی کردن و آنرا
مورد توجیه و تأویل قرار دادن، رفع و رجوع کردن، سروته کاری را بهم آوردن و
ظاهر قضایا را به نحوی درست کردن است. به گفتۀ علامه دهخدا، از ماستمالی
معانی و مفاهیم مداهنه و اغماض و بالاخره ندیده گرفتن مسائلی که موجب خشم یا
اختلاف گردد نیز افاده می شود.
آنچه نگارنده را به تعقیب و تحقیق در پیدا کردن ریشۀ تاریخی این ضرب المثل
واداشت وجود کلمۀ ماست یعنی این ماده خوراکی لبنیاتی در آن، و ارتباط آن با
مداهنه و اغماض و رفع و رجوع کردن امور مورد اختلاف بوده است که خوشبختانه پس
از سالها پرس و جو و تحقیق و جویندگی و یابندگی رسید.
اینک شرح قضیه:
قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق
افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد
امروز به این صورت نقل کرده است:"هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون
مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد
شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات
طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ
در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود
دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یکهزار و دویست
ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را
ماستمالی کردند."
به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال
نمی گذرد، زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع
اصلی شوخیهای محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی
بازار رایجی دارد. چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمیتر از
هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به
نام خودشان ثبت و ضبط کند. آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر
خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد
استفاده و استناد قرار می گیرد.