مراد از ضرب المثل بالا که غالبا اهل اطلاع و اصطلاح به کار می بردند این است
که آدمی گهگاه به چنان سختی و دشواری گرفتار می شود که رنج و مصیبت سهل و
ساده تر از مصیبت اولی را فوزی عظیم می داند و یا به قول شادروان امیر قلی
امینی:" از ترس بدتر به بد، و از ترس شریر تربه شریر پناه می برد." که در این
مورد شاهد مثال زیاد است و خواننده این مقاله نظایر آنرا قطعأ شنیده و یا خود
لمس کرده است:
لغت غاشیه اصولا به معنی زین پوش اسب آمده چون از اسب سواری پیاده شوند بر
زین اسب می پوشانند . و همچنین به معانی مطیع و فرمانبردار و درد بیماری شکم
در لغتنامه ها نقل شده است ولی در عبارت مثلی بالا به استناد آیه شریفه" هل
اتیک حدیث الغاشیه" از سوره 88 قرآن مجید، معانی آتش و آتش دوزخ و به عبارت
اخری قیامت و رستاخیز از آن افاده می شود و با این تعریف و توصیف چنین نتیجه
می گیریم که مراد از مار غاشیه همان مار قیامت و رستاخیز، یعنی ماری است که
در جهنم به سر می برد تا به فرمان خدای تعالی گناهکاران را عذاب دهد.
در جهنم یا دوزخ مراتب و در جاتی به تناسب شدت و ضعف جرم گناهکاران در نظر
گرفته شده است که آنرا هفت طبقه و بیشتر می دانند، از قبیل: حجیم، جهنم،سقر،
سعیر، لظی، هاویه، خطمه، سکران، سجین و بالاخره ویل که چاهی عمیق و بی
انتهاست و در قعر جهنم قرار دارد. به روایتی طبقه هفتم را تابوت نامیده اند
که در این مورد چنین نقل شده است:
" ... از اوصاف جهنم پس از گرزهای آتشین و شعله های مداوم آذر که معصیت کاران
پیوسته در آن می سوزند و پس از خاکستر شدن دوباره زنده می شوند یکی هم مراتب
و درجات آن است که به گناهکاران بزرگ اختصاص می یابد. از جمله طبقه هفتمین -
تابوت- جای مخربین و بدعتگذاران است.
" در آن عقربی به نام عقرب جراره و ماری به اسم مار غاشیه می باشد که تا
هفتصد سر برای او معلوم کرده اند. اما با این همه ، عقربهای آن چنان الیم
باشد که جهنمیان از زحمت آنها پناه به مار می آورند..."