لغت عربی توکل از لحاظ ریشه لغوی به معنی تکیه و اعتماد بر خدا و اعتراف به
عجز خود کردن است. ولی مصراع بالا به افرادی که جمودت فکری دارند پاسخ
آموزنده می دهد و به کسانی که قدرت خلاقه افراد و جماعت بشری را به هیچ می
نگرند درس زندگی می آموزد که: نه کار بی توکل مصلحت است و نه توکل و تسلیمی
که تلاش و سوق به تعالی و کمال در آن نباشد. توکل و تسلیم باید توام با سعی و
فعالیت باشد تا میوه شیرین را به بار دهد باید کار کرد و از فیضان رحمت و
مکرمت خدای مهربان نیز غافل نبود. به طوری که می دانیم مصراع بالا از عارف و
متفکر نامدار ایران مولوی است.
روزی شتر مرکوب حضرت رسول اکرم(ص) گم شد، پس از تفحص و جستجوی بسیار آن را
یافتند و به حضور پیغمبر آوردند . حضرت رو به غلام کرد و فرمود :" مگر در
موقع خواباندن شتر زانوانش را نبسته بودی؟ " غلام عرض کرد:" کسی که توکل به
قادر متعال داشته باشد الزام و احتیاجی ندارد که زانوان شتر را ببندد من توکل
به خدا کردم و بدون آن که زانوانش را ببندم آن را خواباندم." حضرت فرمود: "
عقل و توکل" یعنی: اول زانوی شتر را ببند و آن گاه توکل کن زیرا قبول مشیت
الهی به آن تعلق می گیرد و که با کسب و کار وسعی و مجاهدت همراه باشد نه جبری
صرف باش که کاری نکنی و با توسل و توکل همه چیز را از خدا بخواهی و بدانی، نه
مختار مطلق که کسب کار و حرکت را بدون توکل و استعانت جستن از ذات باریتعالی
منشا خیر و برکت بدانی.