این مصراع و مثل غالبا از باب شوخی و هزل گفته می شود نه جد، ولی از آنجا که
به صورت ضرب المثل در آمده لابد و ناگزیر بودیم ریشه تاریخی آن را در این
مختصر بیاوریم.
میرزا آقاخان نوری ملقب به اعتمادالدوله از شخصیتهای بارز و موثر کشور در عهد
سلطنت ناصر الدین شاه قاجار بود. نام اصلیش میرزا نصر الله پسر میرزا اسد
الله خان نوری است و نسب خود را به ابی صلت هروی می رساند.
در موقع فوت محمد شاه در اصفهان حسن خدمتی به خرج داد و مورد لطف و عنایت
فرزندش واقع شد و در غالب دسایس و توطئه هایی که به تحریک و تقویت مهد علیا
مادر ناصر الدین شاه علیه میرزا تقی خان امیر کبیر به عمل می آمد دست داشت.
چون در آبان ماه سال 1330 هجری شمسی امیر کبیر از صدارت عزل و به کاشان تبعید
شد میرزا آقا خان نوری به صدر اعظمی ایران منصوب گردید ولی به قول شادروان
محمود:" برای قبولی مقام صدارت دو شرط مهم نمود:یکی اینکه میرزا تقی خان
اتابک اعظم معدوم الاثر شود. دیگر آنکه روزی از میرزا آقا خان خطا و خیانتی
دیده شود یا سعایتی به عمل آید او درامان باشد و به هلاکت نرسد." هنوز سال
مرگ امیر نظام، آن مرد بزرگ و تاریخی درست برگزار نشده بود که میرزا آقا خان
برای قدردانی از همراهیهای دولت انگلیس قباله هرات را مسجل کرده به آنها
واگذار نمود."
" میرزا آقا خان نوری دچار یبوست مزاج بود و اغلب دچار خشم و بدخلقی هر گاه
پیشخدمت صبحها یک ظرف آب آلو به صدر اعظم می داد آن روز کاغذها زودتر امضا و
رد می شد و روزهایی که آب آلو مصرف نشده بود اغلب به اوقات تلخی می گذشت.
کسانی که فرمان حکومت جایی را می خواستند روز قبل به پیشخدمت او یک هدیه و
رشوه ای می دادند که مواظب باشد و صبح روز بعد آب آلو به میرزا آقا خان بدهد
. چنان شده بود که اهل توقع هروقت کاری داشتند به همدیگر توصیه می کردند که
آب آلو یادت نرود! آیا نمی شود احتمال داد که این آب آلو در تسریع امضای قرار
داد پاریس هم موثر بوده باشد؟ "