با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی

 
 

شمشیر از رو بستن


عبارت بالا کنایه از مبارزه علنی و آشکار است نه پنهانی. در واقع مقصود گوینده این است که اهل خدعه و حیله و فریب نیست که شمشیر در نهان داشته باشد و از پشت خنجر بزند. آشکارا مبارزه می کند و از اخافه و ارعاب دشمن و مخالف بیم و هراسی ندارد.
در عصر سلسله های اخیر داش مشدیها و لوطیها نیز در زمره عیاران و جوانمردان در آمده اند و از آداب و رسوم عیاران در محله خویش پیروی می کرده اند یعنی از ثروتمندان و متمکنین می ستاندند و به فقرا و مستمندان می بخشیدند. به علاوه داش مشدیها و لوطیها در هر کوچه و گذر چنان قدرتی داشته اند که از ترس آنان کسی جرات نمی کرد به ناموس دیگران تجاوز کرده حتی به چشم بد نگاه کند.

عیاران و جوانمردان ازآنجا که مجامع و تشکیلات محرمانه و پنهانی داشته اند و به ظاهر کسی آنها را نمی شناخت و نباید بشناسد لذا به هنگام انجام ماموریت شمشیر را از رو نمی بستند بلکه کمر بند چرمین را در زیر لباس بر کمر می بستند و شمشیر را از حلقه کمر بند مزبور آویزان می کردند به قسمی که معلوم نشود سلاحی بر کمر دارند و احیانا شناخته شوند .
بعدها که تشکیلات عیاری رونقی یافت و کار عیاران بالا گرفت هر گاه که دشمن را ضعیف و ناتوان تشخیص می دادند و مبارزه پنهانی را ضروری نمی دیدند بدون هیچ گونه بیم و هراسی شمشیر را از رو می بستند و دشمن را از پای در می آوردند.

این مثل رفته رفته بر اثر مرور زمان به صورت ضرب المثل در آمد و در موارد مبارزات علنی و آشکار و به منظور تحقیر و تخفیف طرف مقابل مورد استفاده و استناد قرار گرفت.

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ