عبارت بالا هم چون اشکی بریز از مصطلحات میگساری و میگساران است که چون
میگساری بیش از آن توانایی باده نوشی نداشته باشد از دیگری خواهش می کند که
جور اورا بکشد ، یعنی تمام یا باقیمانده محتوای پیاله را که میزبان یا ساقی
یا جام گردان مجلس به او تعارف کرده است بنوشد تا قطره ای در آن نماند .
این عبارت که دیرزمانی صرفا در مجالس باده نوشی و میگساری مورد استفاده و
اصطلاح بوده است رفته رفته در رابطه با خوردنیها و نوشیدنیهای غیرالکلی به
کار گرفته شده در این گونه موارد هم چون پای تعارف و اصرار به میان آید و
نخواهند دست رد بر سینه میزبان و متقاضی بگذارد از دیگران می خواهند که
جورشان را بکشند و از آن خوراک یا نوشیدنی بخورند و نوش جان کنند .
جور واژه ای است عربی که از آن معانی ظلم و ستم و جفا و اعمال خلاف انصاف و
وجدان از قبیل جور کردن و جور کشیدن و جورآمدن وجور بردن و جورپذیریعنی مظلوم
و جور پیشه و جز اینها افاده می شود . در اصطلاح عرفانی هم جور به معنی
بازداشتن به کار آمده که سالک را از سیر در عروج باز می دارد . ولی عبارت جور
کسی را کشیدن دو معنی دارد : معنی عام و معنی خاص .
معنی عام در تداول عامه به جای کسی دیگر تحمل و تقبل امری صعب و ناگوارکردن
است . اما درمعنی خاص که مورد بحث این مقاله است جور نام یکی از خطوط جام جم
است که خط لب جام و پیاله باشد .
توضیح آن که جام شرابخواری در قدیم که آن را جام جم و جام جمشید هم می
نامیدند هفت خط معین و مدرج داشت که نشانه های میزان باده گساری بود و باده
نوش تا خطی شراب می ریخت یا می خواست که توانایی نوشیدن آن را داشته باشد چه
در ازامنه قدیمه اگر باده نوش حتی یک قطره از شراب جامش را باقی می گذاشت
خلاف ادب و نزاکت تلقی گردیده شرابخوار مورد ملامت و تحقیر و تخفیف قرار می
گرفت .
اینکه باده گساران به هنگام باده گساری و پس از آنکه به حد اشباع رسیده اند
به یکدیگرتعارف می کنند که جور مرا بکش واژه جور مقتبس از همین هفت خط جام جم
است یعنی باقی را تو بنوش تا در جام چیزی باقی نماند .