مثل بالا درمورد افراد بخیل و حریص به کار می رود چه همانطور که در چاه ویل
هر چه بریزند پر نمی شود چاه بی پایان حرص و آزآزمندان هم هرگزپر نخواهد شد .
باید بمیرند تا خود از شرو زحمت طمع و ولع و دیگران از لوث وجود چنان
آزمندانی خلاصی یابند .
ویل از لحاظ ریشه لغوی به معنی وای و نفرین است و درآیاتی نظیر ویل للمطففین
و ویل للمکذبین همین معنی را افاده می کند . در واقع ویل کلمه افسوس است و در
فرهنگهای عربی وفارسی به معنی عداوت وسختی و شور و فغان بر مصیبت هم آمده است
.
درمثال ویل نام چاهی ژرف وعمیق است که پلیدترین گناهکاران و تبهکاران را روز
قیامت و رستاخیز در آن سرنگون می کنند . چه جهنم یا دوزخ که خانه ابدی
گناهکاران است دارای مراتب و درکاتی است که هر درکه و مرتبه به تناسب و به
شدت و ضعف مختلف جهنم جرم و گناه ، برای گناهکاران درنظر گرفته شده است .
رنج وزجر وشکنجه و عذاب در چاه ویل به قدری شدید ودردناک است که اگرساکنان
چاه ویل را به درکه دیگری از درکات جهنم انتقال دهند آنجا را برای خود
آسایشگاهی می پندارند . بعید نیست که چاه مزبور را از آن جهت که وحشتناک و
هراس انگیزاست به چاه ویل یعنی چاه عذاب و رنج و سختی و شور و فغان تعبیر و
تسمیه کرده باشند .
می گویند چاه ویل برای آن دسته از گناهکاران در نظر گرفته شده است که به مال
و منال صغار و ایتام بی پناه و بدون سرپرست ، دست تجاوز و تعدی دراز کرده اند
و یا جنایتکارانی که خون مظلومان و بی گناهان را ریخته باشند .
از مختصات چاه ویل این است که هر قدر از دوزخیان را در روز حشر و رستاخیز
درآن بریزند مانند دیگ طمع آزمندان مطلقا پر نشود و زیاده طلبی کند به همین
جهت است که در افواه عامه در ارتباط با آزمندان زیاده طلب که شب و روز چون
شتر بگرد مطلوب مجهول ویا بهتر بگوییم مجهول مطلق می گردند و میچرخند و شاهد
مقصود را به دست نمی آورند مورد استناد و تمثیل قرار گرفته است و اصطلاحا می
گویند: چاه ویل است هر چه بریزند پرنمی شود وهل من مزید می گوید .