این لغت مرکب هنگامی به کار می رود که به گفته علامه دهخدا آسیبی اندک و
شکستی کوچک وارد آید دراین صورت گویند :" فلان کس را چشم زخمی رسید " یا :"
چشم زخمی به نیروی ما رسید " ومراد آن است که فلانی مختصر بیماریی دارد ،
یانیروی ما شکست کوچکی خورده است .
نادرشاه افشارپس از آنکه شاه طهماسب دوم رااز سلطنت خلع کرد پسرچند ماهه اش
را به نام شاه عباس سوم بر تخت نشانیده وخود امور لشکری وکشوری را در دست
گرفت . آن گاه به جنگ با عثمانیها شتافت و بغداد را محاصره کرد .درهمان احوال
صد هزار سپاه عثمانی به فرماندهی توپال عثمان پاشا درمقابل لشکر ایران فرود
آمد .
نادرشاه قسمتی از سپاه خود رابه محاصره بغداد گذاشت و خود با قسمت دیگر به
لشکر توپال حمله برد ولی چون سپاه نادرخسته و معدود بود ودرمقابل قوای تازه
نفس عثمانی تاب نیاورده متفرق و منهدم گردید .
همچنین لشکری که به محاصره بغداد اشتغال داشت در هم شکست . نادر پس از این
شکست اجبارا عقب نشست و در همدان مستقر گردید ولی کمترین یاس ودلسردی به خود
راه نداده نسبت به لشکریان باقی مانده کمال رافت ومهربانی را معمول داشت و به
جمع آوری سپاه جدید همت گماشت .
ضمنا به میرزا مهدی خان منشی دستور داد جریان جنگ و شکست را مبسوطا به ایالات
و ولایات وروسای قبایل و عشایر بنویسد و عده بخواهد . میرزا مهدی خان به
اسلوب کتاب دوره شرحی با تعقید و اطناب و تصنع نگاشت و پس از تمجید و ستایش
فراوان " از پیروزیهای ظفر نمون!" سپاه نادری چنین اشاره کرد که :" اندک چشم
زخمی به قسمتی از سپاه سپهر دستگاه ...رسید "! وقتی که نوشته را به سمع نادر
رسانید سردار نامدار ایران برآشفت و گفت :" این دروغها و مزخرفات چیست که به
هم بافتی ؟ کدام اندک چشم زخم ؟ کدام پیروزی ظفرنمون؟ چرا حقیقت را نمی نویسی
؟ بنویس شکست خوردیم ، آن هم شکست سخت و فاحش . دمار از ما برآوردند " .
اگر چه مثل چشم زخم سابقه قدیمی تر دارد و آن را ناشی از چشم شور ودیده شور
نظر می دانند .