ترجمه
دایلوگهای دشوار در فیلمهای آمریکایی
1- he
woke up on the wrong side of the bed today
1- او امروز
سر حال نیست.
2- I
don’t want to be a burdon to you.
2- نمی خواهم باعث
زحمت شما بشوم (سربار شما بشوم).
3- She
has shouldered a heavy load because of her expensive family problems.
3-
او بخاطر مشکلات سنگین خانوادگی زحمات زیادی را متحمل شده است. (بار زیادی را
بر دوش کشیده است).
4- I
don’t have anything to do in return.
4-
من نمی توانم محبت شما را جبران کنم (در ازاء محبتتان کاری
برایتان انجام دهم).
5- Why
do you make such a big deal out of this?
5-
چرا مسئله را اینقدر بزرگش می کنی؟
6- We
are dealing with a random killer.
6-
ما با قاتلی طرفیم که بدون نقشه ای مشخص دست به جنایت می زند.
7- O. K
You have got a deal.
7- باشه موافقم , قبول دارم.
8- I
have got the deal of life-time for you.
8- بهترین معامله (فرصت ) زندگیتو می خواهم بهت پیشنهاد کنم.
9- I am
flattered
9- این لطف شماست (شرمنده می فرمائید).
توضیح:
وقتی فردی از شما تعریف می کند و نکات مثبتی را به شما نسبت
می دهد می توانید از این جمله استفاده کناید و از او تشکر کنید حال به دو
مثال دیگر که جنبه منفی دارند توجه کنید:
He is not easily flattered.
او کسی نیست که به با تعریف و تمجید (چاپلوسی) باهاش کنار
اومد
Don’t flatter me.
تعریف الكی
(چاپلوسی) از من نکن.
10- they
take it for granted.
آنها خیلی متوقع شدند (از کار انجام شده قدر دانی نمی کنند).
لغات:
take somebody/something for granted: to expect that someone
or something will always be there when you need them and never think how
important or useful they are : متوقع شدن عدم توجه و یا قدردانی از کسی یا
چیزی
11- That was unlike
you.
11- آن ( مسئله مورد نظر) از شما بعید بود (آن عملتان دور از انتظار بود)
12- I know what you are
going through.
۱۲- شما را درك می كنم ( اصطلاحا: می دانم چه می كشید.
13- He was found guilty
of the charge.
13- او گناهكار شناخته شد.
توضیح:
كلمة “charge
” به معنی جرم به كار رفته بدین مفهوم كه او نسبت به جرمی
كه متهم شده بود گناهكار شناخته شد.
14- We’ve talked a lot
about it. Lest’s just drop it.
14- خیلی در این رابطه حرف زدیم بیا دیگه بس كنیم.
15- I was set up.
15- به من كلك زدند.
لغات:
set
somebody up: informal to trick someone in order to achieve what you
want, especially to make it appear that they have done something wrong or
illegal كلك زدن گول زدن
16- He isn’t guilty; He
was framed.
16- اون گناهكار نیست براش پاپوش دوخته شده است.
17- A: He made a
complaint.
B: Who
gives a shit?
17-
A:
او شكایت كرده
B:
كی اهمیت میده؟
توضیح :
بجای جمله غیر رسمی و غیر ادبی عبارت
B
میتوان از عبارت مؤدبانه تر “Who
cares”
استفاده كرد.
18- I am sure deep down
your father loves you so much.
18- من یكجورائی مطمئنم كه پدرت تو را خیلی دوست دارد.
لغات:
deep down:
if you know or feel something deep down, you secretly know or feel it even
though you do not admit it یك جورائی از قضیه
با خبر بودن
19- You
don’t have guts to hear the truyh.
19- شهامت شنیدن حقیقت را نداری ( جیگرش را نداری)
20- Cut
the crap.
20- دست از این حرفهای الكی بر دار.(این شر و ور ها را تموم كن).
21- You
scared the shit out of me.
21- از ترس مردم.
22- It
must cost a fortune.
22- خیلی باید گران قیمت باشد. (خیلی باید ارزش داشته باشد).
23- It’s
no use trying to talk to him, his mind is made up.
23- صحبت كردن با او دیگه فایده ای نداره اون تصمیمش را گرفته.
24- No, I
didn’t like it one bit.
24- اصلا خوشم نیامد (یك ذره هم دوست نداشتم).
25- I am
working on it, I’ll get it done.
25- دارم روش كار می كنم. دارم تمومش می كنم.
26- This
is way over my head.
26- این دیگه از عقل من خارج است (عقلم دیگه قد نمیده).
27- Are
you nuts.
27- خل شدی.
28- I
should remind you that you are under oath.
28- باید به شما یادآوری كنم كه شما قسم خورده اید.
29- You better hush.
تو بهتره ساكت باشی.
توضیح:
معمولا از طرف والدین به بچه ها با حالت اخطار گفته می شود.
30- There was an
argument and one of them blew the other away.
30- یك جر و بحثی بود و یكی از اونها او یكی را كشت (با اسلحه گرم).
31- You want to put me down in front of my friend.
31- می خواهی من را در جلوس دوستانم خراب کنی (کنف
کنی).
32- We are working on the basis of "First come,
First served".
۳۲- ما در اینجا بر اساس نوبت کار میکنیم( هر کس
زودتر بیاید زودتر به کارش رسیدگی می شود).
33- You are overreacting.
۳۳- شما بی جهت دارید عکس العمل شدید نشان می دهید.
( بی جهت خود را ناراحت می کنید).
34- You picked on the wrong guy.
۳۴- دست روی بد کسی گذاشتی. (دست روی آدم بدی گذاشتی).
۳۵- دارم آماده میشم که برم.
36- Don't bite my head off.
۳۶- کلمو نکن (نکش ما رو منظوری نداشتم).
این عبارت معمولا به حالت
مزاح بین دوستان مطرح می شود که با این لحن او را دعوت به آرامش می کنید.
37- Put 2 and 2 together, and you can figure it out.
37- حساب دو دو تا چهار تا است دیگه خودت می تونی
ازش سر در بیاری.
38- اول گوش کن ببین چی میگم.
39- Let's be paragmatic; 5 million means nothing on a grand scheme.
۳۹- بیا واقع بین باشیم پنج میلیون در رابطه با چنین
مسئله بزرگی ارزشی نداره.
40- There is no need to get personal.
۴۰- وجهی نداره به خودت بگیری. (ناراحت بشی).
41- Don't worry we'll work it out somehow.
۴۱- نگران نباش. یک جوری حلش می کنیم.
42- His name is Jack. He's a pain in the neck.
۴۲- اسمش جکه (واقعا) مایه درد سره
43- Sorry, I didn't quite catch that.
۴۳- ببخشید دقیقا متوجه نشدم چی گفتید.
44- I'm sorry but, I have some work to catch up on.
۴۴- ببخشید باید برم به کارم برسم( کار عقب افتاده
دارم باید برم انجام بدم).
catch up on some thing: to do what needs to be
done because you have not been able to do it until now به کارهای عقب
افتاده رسیدن
45- A: May I make a suggestion?
۴۵- A: میتونم یک پیشنهادی کنم؟
B: خواهش می کنم (حتما بفرمائید).
46- I'll tell you as soon as I catch my breath.
۴۶- اجازه بده نفسی تازه کنم الان بهت میگم.( به محظ
اینکه نفسم سر جایش بیاد بهت میگم).
47- (He, she, it) caught my eye.
اون چشمم را گرفت. (ازش خوشم اومد).
48- I know what you are up to.
۴۸- میدونم چه کار میخواهی بکنی.
49- If you need me, I'll be chained to my desk.
۴۹- اگر کاری با من داشتی من همین جا پشت میزم هستم.
(چسبیدم به میزم).
۵۰- ببخشید که اینجا بهم ریخته است.