با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

ترجمه شعر جهان


 

 

آنا آخماتووا

 روسیه ـ اوكراین

1889-1965

سال‌ 1889 در اُدسا در یك‌ خانواده‌ متمول‌ به‌ دنیا می‌ آید در جوانی‌ به‌ شعر علاقه‌ مند می‌ شود و این‌ استعداد را در وجود خودش‌ كشف‌ می‌ كند. آثار اولیه‌اش‌ عامه‌ پسندند. از 1925 تا 1940 به‌ صورت‌ غیر رسمی، شعرش‌ تحریم‌ شد كه‌ در طول‌ این‌ مدت‌ خودش‌ را وقف‌ نقد ادبی‌ كرد. بعدها شعر بلندی‌ به‌ یاد قربانیان‌ استالین‌ سرود. تغییرات‌ سیاسی‌ ایجاد شده، باعث‌ شد كه‌ به‌ عضویت‌ اتحادیه‌ نویسندگان‌ پذیرفته‌ شود اما جنگ‌ جهانی‌ دوم، حكم‌ به‌ عدم‌ انتشار شعرهایش‌ داد. به‌ ترجمه‌ آثاری‌ از ویكتور هوگو نیز پرداخت‌ و در 1965 دكترای‌ افتخاری‌ دانشگاه‌ آكسفورد به‌ او اعطا شد. او سرانجام‌ در سن‌ 76 سالگی‌ در لنینگراد درگذشت.
با هم‌ شعری‌ را از او می‌خوانیم.


آنا آخماتووا


در نیمه‌ باز است‌
در نیمه‌ باز است‌
آهسته‌ تكان‌ می‌ خورند درختان‌ لیمو ترش‌ ....
جا مانده‌
بر این‌ میز
یك‌ دستكش‌ ، یك‌ تسمه‌ ی‌ چرمی‌
یك‌ هاله‌ ی‌ زرد است‌ دور لامپ‌ ....
من‌ گوش‌ دارم‌ به‌ صدای‌ خش‌ وخش‌ برگهای‌ خشك‌
چرا رفتی؟
نمی‌ فهمم‌ ....
فردا صبح‌
روشن، شاد
خواهد بود
و زندگی‌ زیبا
هشیار باش‌ ای‌ قلب!
اكنون‌ تو هستی‌ كاملاً خسته‌
ومی‌ تپی‌ آرام‌ تر و كند تر از پیش....
می‌ دانی‌ !
پی‌ برده‌ ام‌ كه‌
روح‌ نامیراست.

 


The door is half open
The lime trees wave sweetly ...
On the table ,forgotten
A whip and a glove.


The lamp casts a yellow circle ...
I listen to the rustling
Why did you go
I don't understand

Tomorrow the morning
Will be clear and happy.
This life is beautiful
Heart, be wise

You are utterly tired
You beat calmer ,duller...
You know , I read
That souls are immortal

ترجمه: هادی محمدزاده - كامبیز تشیعی

منبع : سوره مهر

 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ