North
Where icicles hung the
blossoms swing
but in my heart there is
no spring
You were my spring my
summer too
It's always winter without
you
the flocks head north and
the lilacs bloom
At night they scent my
moonlit room
You were my spring my
summer too
I'm going north to look
for you
Like a widblown bird my
heart goes forth,
sent by the spring to the
shinig north
you are my spring , my
summer too,
and I won't rest till find
you
شمال
جایی که یخ پاره ها
آویزانند و شکوفه ها
می رقصند
ولی در قلب
من بهاری
نیست
تو بهار من بودی ،
تابستان من هم
بی تو ، همیشه
زمستان است
گله ها به سوی شمال
می روند و یاس ها می شکفند
شب ها ،یاس ها اتاق
روشن از مهتاب مرا عطر آگین می کنند
تو بهار من بودی
،
تابستان من هم
من به شمال می روم
و تا تو را جستجو کنم
مانند پرنده ای بر
بال باد، قلب من پیش می رود
بهار، قلبم را به
شمال درخشان فرستاد
تو بهار من هستی
،
تابستان من هم
و من آرام نمی گیرم
تا تو را بیابم
ترجمه
فوق برگرفته از کتاب
زیر می باشد:
اشعارجوآن
بائز/
ترجمه م . آزاد/ مانی
صالحی/ نشر آتیه/چاپ
اول 1380
لینک های مربوطه: