با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

 

 

آخرین مطلب سایت ما

 

 

جشنواره شعرفجر

متن کامل مصاحبه اینجانب محمد حسین بهرامیان با خبرگزاری ایسنا

در نقد و بررسی اولین جشنواره شعر فجر

وجود جشنواره هایی شبیه جشنواره فجر از چند منظر قابل بحث و بررسی است : اول اینکه برگزاری چنین جشنواره هایی تا چه میزان به رشد و تعالی جریان های ادبی و هنری کشور کمک می کند و دوم اینکه دراین جشنواره ها چه طیف از آثار امکان حضور و بروز می یابند. لزوم چنین جشنواره هایی غیر قابل کتمان است و حتا باید بگویم که این جشنواره که سال هاست در حوزه تاتر ، سینما و موسیقی مخاطبان خاص خود را داشته در حوزه شعر با بیست و چند سال تاخیر برگزار شده است و این تاخیر به گمانم چندان به سود شعر و شاعران نبوده ست. اگرچه همیشه این اعتقاد را داشته ام که برگزاری همایش ها ، کنگره ها و جشنواره های موضوعی شاعران را محدود کرده است و آنها را از رسیدن به عرصه جهانی شعر بدور داشته اما وجود جشنواره بزرگی چون جشنواره فجر را لازم و حتمی می دانم. با این حال اگر این جشنواره تنها به تکرار مکررات بپردازد یعنی به تکرار همان چهره های " همیشه همه جا"ی کنگره های موضوعی  نه تنها هیچ تاثیری نخواهد داشت بلکه شاعران آزاد و شاعرانی را که در خلوت خود به کشف و آفرینش مشغولند دلزده و سر خورده خواهد کرد. جشنواره بین المللی فجر فقط با دعوت از چند شاعر افغانی ، لبنانی و فلسطینی بین المللی نخواهد شد. متاسفانه همیشه در جشنواره هایی که کلمه "بین المللی" را یدک می کشند تنها چند شاعر ضیف و متوسط از کشور های یاد شده امکان حضور می یابند و این یعنی نادیده گرفتن جریانات عظیم و فراگیر شعر جهان.  حذف چهره های بزرگ و آشنای شعر امروز از جشنواره فجر به معنی حذف نام این بزرگواران از ذهن و زبان ایرانیان ادب دوست  و آزاد اندیش نخواهد بود.

قبل از برگزاری جشنواره فجر بسیاری چهره های منتخب قابل پیش بینی بودند.بعد از برگزاری جشنواره اتفاق خاصی نیفتاد. همان چهره هایی که در کنگره های موضوعی تریبون ها را حق موروثی خود می دانند در این جشنواره همه کاره بودند و در نهایت همان ها هم انتخاب شدند . فیلتر کردن شعرها و شاعران تنها نوعی یکسو نگری است. اگر از جشنواره ای سراسری و بین المللی سخن می گوییم نشنیدن صدا های مختلف و نادیده گرفتن صدها شاعر ، نویسنده و محقق ادبی ایران و جهان کاملا غیر منطقی و نامعقولانه است. تکرار چنین اتفاقی در سال آینده همه چیز را زیر سوال خواهد برد. برخی از منتخبین این جشنواره خود از داوران همان بخش بودند و این یعنی پیش پای خود بلند شدن و تنها اسیر خودنگری بودن. و دیدیم که بسیاری در این باب سکوت را جایز نداستند و به اعتراض ماوقع پرداختند.

در جشنواره های استانی خصوصا در جشنواره استان فارس که از نزدیک شاهد برگزاری آن بودم اوضاع وخیم تر از جشنواره کشوری بود. برگزار کنندگان جشنواره کسانی بودند که به هیچ عنوان صلاحیت برگزاری چنین جشنواره بزرگی را نداشتند. کسانی که با حیف و میل میلیون تومان بودجه فرهنگی این مملکت اسلامی تنها به معرفی همسران و همسرایان خود پرداختند. وباز این یعنی بی حرمتی به چهره های موفقی که به دلیل دوری از فضای اجرایی باید از نظر ها محو بمانند. از میان چهارده شهرستان فارس و از میان ده ها انجمن ادبی و صدها شاعر که برخی از آنها چهره های موفق و معروف ایران اسلامی اند حتی یک نفر در طیف منتخبین از پیش تعیین شده قرار نگرفتند. مرکز گرایی و یکسویه نگری برگزار کنندگان جشنواره بار دیگر به نادیده گرفتن صدها چهره مشتاق و آشنای شعر استان و بعضا استعداد های جوان انجامید و این یعنی فاجعه.

از میان صد ها شاعر، نویسنده و محقق ادبی استان فارس و از میان ده شاعر به ظاهر منتخب استان ، تنها شاعری به نام محمد خلبل جمالی به جشنواره کشوری راه یافت که هیچ جایگاهی ادبی برجسته ای در شعر فارس و کشور نداشته و تنها به بهانه پیش کسوتی به چنین جشنواره پر انتقادی معرفی شده است. احترام چنین شاعر بزرگواری کاملا واجب است اما در حوزه ای که برجسته ترین و شاخص ترین جریان های شعر معرفی می شوند انتخاب وی یعنی استفاده ابزاری از عنوان مقدس  پیش کسوت ،  یعنی نادیده انگاشتن صدها استعداد جوان ،  یعنی نادیده گرفتن صدها شاعر پر تلاش که در شیراز و ده ها شهر استان و ده ها انجمن ادبی با مرارت و خون دل خوردن به شعر و ادب این مرز و بوم می اندیشند.

از میان همه شاعران شهرستانی تنها یکی دو نفر در داوری حضور داشته اند و همه پنجاه داور دیگر از دوستان و آشنایان دبیر جشنواره و از شاعران کم و بیش مطرح شیراز بوده اند که نتیجه این داوری چیزی جز وقوع خواسته های برگزار کنندگان نبوده است....و سر انجام بعد از همه ولخرجی های معهود همان کسانی را در میان منتخبین می بینی که قابل پیش بینی بودند . شاعران ضعیف و متوسطی که بسیاری از آنها به نام نامیمون شاعران جشنواره ای لقب یافته اند همان ها که در همه کنگره ها و همایش ها به درو کردن سکه ها و تندیس ها مشغولند.

مگر در انقلاب و درجریانات سیاسی و اجتماعی  و در هشت سال دفاع مقدس همین  شهرستانی ها  و روستاییان همیشه پشتیبان انقلاب ، حضوری مداوم و فعال و حتمی نداشته اند پس چرا حالا که جشن این پیروزی بزرگ مردمی برگزار می شود چهره های سخت کوش شهرستانی باید نادیده گرفته شوند. حقیر به عنوان کسی که با تلاش شاعران شهرستانی سه دوره از همایش عظیم انجمن های ادبی استانی را برگزار کرده است این جریانات بیمار و یکسو نگر را توهین آشکار به صدها شاعر پر تلاش شهرستانی دانسته و بر این جریان بیمار اعتراض دارم. برای شرکت در این رفراندم فرمایشی حتی با شاعران مشورت نشده است و بسیاری از افراد( از جمله حقیر) ضمن احترام به چنین جریان شعری بزرگ مردمی ، بر اینکه نام خود را در میان شاعران این جشنواره می ببینند معترض بوده  و معتقدند بدون اجازه آنها نامشان درمیان شاعران جشنواره رقم خورده و مورد داوری قرار گرفته است. این کار چیزی جز تجاوز آشکار به حقوق دیگران نیست.

 براین موضوع نیز اعتقاد راسخ دارم که با دامن زدن آتش آشوب ها و غوغا سالاری ها شبیه آنچه امسال در جریان فیلم فجر شاهد آن بودیم نمی توان به احقاق حقوق شاعران و هنرمندان پرداخت. تنها با انتقادهای منطقی ، منصفانه و البته با مراوده با متولیان فرهنگی این جامعه اسلامی تحقق این خواسته عملی و کاملا منطقی و تاثیر گذار خواهد بود. بر این اساس انجمن ها ادبی استان طی طومار های مختلف خواستار برگزاری بهتر چنین همایش های مردمی و ملی بوده اند که بزودی به دست مجریان فرهنگی کشور خواهد رسید.

به امید روزی که هر ایرانی مسلمان هنرمند تنها به جنبه های انسانی هنر بیاندیشد و قبل از هر چیز با رعایت حقوق دیگران اولین درس هنر را بخوبی پس دهد. با سپاس از هاشم کرونی عزیز و دوستان عزیزم در خبرگزاری ایسنا که زمینه این مصاحبه کوتاه را فراهم ساختند.

محمد حسین بهرامیان

 

 
 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ