با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

شعر های سپید من


 
زینبو
 
باد می آید
کل می خورد چایخانه در عطر طارونه ی قلیان
سرما می وزدم تا گلیم بپیچم شانه هایت را
تا بلرزد در تنم
در تنانانا تنم
تناناناتنم
تاتنم
تابلرزد در تکمه های پیراهنت
در تکانه های صدایت
گم میشوم در هیاهوی بادها
در نارنجی پیراهنت
در هوهو همه دم هوهوی صدا
در کلمه  کلمه کلمه ی کلامت
در کلماتت 
در تکانه های صدایت
در تکمه های پیراهنت
 
در آغاز کلمه بود و کل زنان رها در زن
در تکانه های صدا
در بلرزان سینه ها
در تناناناتنم
در تنم
در تن
در زن
در بزن
در بزن بگو اهل  اهوازی
بگو طعم باروت تو صدات پیچیده
بگو دلهره داری
بگو چشمات ترسیدن
بگو دختره سرماشه
(حاج آقا توی همین سکانس ازپیکان پیاده می شود وباز فقه پویا پا در هوا می ماند)
- از اونوری بری می رسی به هفتا تونل
(...و حاج آقا نگفت زینبوی من سرماشه)
کل چه ولوله ای داره تو صدات زینبو
قلیون مستت کرده یا غروبای کارون؟
(دخترم می خندد مثل رنگین کمان پشت خانه ی بی بی )
ـمو بچه ی اهوازم
مو بچه ی شطم
مو مار هف ....خطم بد نبود او روزا که برا عمو عبودت پارو می زدم
همو روزا که بیمارم بودی تا
همو روزا که بیدارت بودم تا
/چرخید تا دست توی دستم بگذارد توی ترمینال
توی ترمینال دست توی دست
شرم توی ترمینال
سرگیجه تو چشماش
                     تو  صداش
و دستم را نگذاشت توی دستهاش
دستش توی دستهام نبود توی ترمینال/
***
(در سکانس آخر این ماجرا
پاهایم از فلسفه وا می ماند
او می رود
وزمستان کمی تند تر می بارد روی سرم
روی تنم
روی تنانانای تنم
روی گیسوان پریشان زنم که سه شب تبدار هذیان های من بوده است)

محمد حسین بهرامیان


دیگر شعر های سپید مرا از اینجا بخوانید

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ