با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

معروف ترین چهره های ادبی جهان


 

بیوگرافی رومن رولان

برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1915


رومن رولان، نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1915، نه تنها خالق رمان 10 جلدی "ژان كریستف"بود، بلكه بیوگرافی های قطوری درباره مشاهیر جهان از جمله: بتهوون، تولستوی، گاندی، هندل، گوته و غیره نیز نوشت. كتاب بیوگرافی او پیرامون بتهوون مثلا شامل 7 جلد است كه در رابطه بازندگی هنرمندان و تاریخ موسیقی غرب نوشته شده. رولان غیر از آن، نمایشنامه هایی با عنوان های: شكسپیر، روبسپیر و دانتون نوشت.
آیا آنطور كه رولان ادعا میكرد، یكی از هدفهای بیوگرافی نویسی اش، روشنگری و تبلیغ اصول اخلاقی و انساندوستی است؟. به قول خودش او میخواست كه با معرفی هنرمندان و مشاهیر انساندوست جهانی، مانع سركوب و خطر آزادی درونی انسان درجامعه غیرعادلانه شود و برای اینكه اروپا رااز یك زوال فكری-فرهنگی و اخلاقی نجات دهد، كوشید تاباكمك معرفی قشر برگزیده روشنفكر، به انقلاب اخلاقی درمیان خوانندگان دست بزند و نوزایی فرهنگی جدیدی را در اروپا موجب شود. او آشكارا اعتراف میكرد كه علاقه اش به نظام سوسیالیستی بخاطر امیدهای اخلاق انسانی است و نه به دلیل موفقیت های اقتصادی یا سیاسی. او هدف آثارش را امید به زندگی می دانست تا تبلیغ آرمان گرایی و خیال پردازی.
رومن رولان بر اثر رمان 10 جلدی ژان كریستف به شهرت جهانی رسید و درسال 1915 جایزه نوبل را به خاطر این رمان دریافت نمود. دو قهرمان مشهور این رمان یعنی: اولیور، فرانسوی و دیگری یعنی ژان كریستف، آلمانی هستند. یعنی دو قهرمان از دو كشور همسایه كه دوسال بعد در میدان های جنگ جهانی اول به روی هم سلاح كشیدند. منتقدین چپ درباره قهرمان ایده آلیستی رمان فوق می نویسند كه او به سبب آشنایی با وضع دو كشور درحال بحران نامبرده فوق، بدون اینكه بتواند با طبقه كارگر دو كشور ارتباط برقرار كند، به شورشی فردی و غیر سازماندهی شده، دست می زند كه از پیش شكست اش حتمی است و مجبور می شود به خارج فرار كند و سال ها بعد، وقتی جنگ پایان یافته، به كشورش باز می گردد و می بیند كه برای نسل جوان جدید، خوشبختی های مادی مهمتر از اصول اخلاقی سابق گردیده اند و وی به این دلیل دچار بحران روحی میشود. كمیته اهدای جایزه نوبل، از جمله دلایل خود، اعلان كرد كه: ما در این رمان شاهد احترام به خیال پردازی و ایده آلیسم ادبی- شاعرانه ای هستیم كه نویسنده با گرمی و اصالت خاصی، تنوع و گوناگونی انسان ها را در آن نشان میدهد.
رومن رولان به دلیل انساندوستی اش در تمام عمر میان طبیعت گرایی عارفانه و افكار سوسیالیستی، در نوسان بود. او از سال 1895 به آرمان های سوسیالیستی علاقه یافت. ولی پاسیفیست بودنش موجب شد كه او نتواند تا آخر عمر بین این دو جهانبینی بند بازی نماید. وی نخستین بار با تكیه بر عقاید تولستوی به انتقاد از ابتذال اخلاقی جمهوری سوم فرانسه پرداخت. مورخین ادبی چپ درباره رولان می نویسند كه وی سالها از موضع هومانیسم بورژوازی با تكیه بر اصول اخلاقی صوری و مجازی به مبارزه ضد امپریالیستی و ضدفاشیستی پرداخت و در موضع جهان وطنی، دچار ایده آلیسم شد. سرانجام در مرحله ای از زندگی اش، او از خواست های شخصی و فردگرایانه گذشت و به قبول و پذیرش اهداف انقلاب سوسیالیستی روی آورد. او سال ها كوشید با شعارهای هومانیستی- برادرانه، ولی فردگرایانه، وجدان هم عصران خود را بیدار نگه دارد و به شكایت از بربریت جنگ بپردازد كه در آن ایده آل های زندگی، تراژدی گونه سركوب می شوند، بپردازد. رومن رولان درجنگ جهانی اول با كمك مقاله "روح و فكر آزاد"، به تبلیغ عقاید صلح جویانه خود پرداخت و در پیام "درود به انقلاب اكتبر روسیه"، آن را واقعه ای آزادی بخش برای تمام خلق های جهان معرفی نمود. رولان در رمان 7 جلدی "روح و افكار جادوشده"، بجای عشق انسانی صوری و مجازی،به قبول مبارزه طبقاتی برای حل اختلافات اجتمایی، تن در داد و عملی كردن هومانیسم در قرن 20 را در دفاع از ایدئولوژی سوسیالیستی با اعتبار جهان شمولی دانست. او به دلیل مبارزه ضد فاشیستی اش از دریافت جایزه گوته،اهدا شده در آلمان سال 1933، خودداری كرد. این اقدام او باعث شد كه دانشجویان نازی آلمانی، بعدها آثارش را در مراسم تكان دهنده كتاب سوزی مشهور آنزمان، به صورت نمایشی همراه آثار سایر نویسندگان مبارز ضدفاشیست، به درون آتش بیندازند و فروش آنها را در كتاب فروشی ها ممنوع اعلان كنند.
رومن رولان درسال 1934 با یك دوشیزه روسی ازدواج نمود و یكسال بعد همراه او به دیدار ماكسیم گوركی رفت و سفری همه جانبه به بیشتر نقاط شوروی نمود و به تعریف و تحسین از پیشرفت های سوسیالیستی در آن زمان پرداخت. ولی سرانجام درسال 1938 او زبان به گلایه گشود و به اهداف هومانیستی بلشویك ها شك كرد و از اینكه سوسیالیسم باعث نابودی مذهبی شدن انسان میگردد، انتقاد نمود. او از موضع استتیك صلح خواهانه، نابودی آثار هنری درجنگ را، فاجعه آمیز تر از كشته شدن انسان ها دانست، چون به قول او، از طریق نابودی آثار فرهنگی و فكری، یك نژاد انسانی نابود می شود.
ازجمله آموزگاران صلح خواهی و طبیعت گرایی عرفانی او، غیر از تولستوی و اسپینوزا، گاندی و فلسفه هند بودند. در آغاز، جواب یك نامه پر امید تولستوی، باعث دلگرمی رولان برای نویسندگی گردید. او در یك كتاب فلسفی كه درسال 1888 منتشر كرد، نوشت كه آزادی تفكر انسانی، فقط بر اثر شناخت و تسلط بر ترس از مرگ، امكان دارد. به نظر مورخین، رولان توانست از این طریق به تفكر سیاسی و عرفانی خود وحدت دهد. از دیگر جملات معروف وی این بود كه نوشت: من به حزب و سازمانی خدمت نمی كنم، بلكه نیروی زندگی و مرگ را به آواز میكشم. به نقل از ماركسیست ها، پی شداوری و احتیاط های او در باره خشونت و مقاومت انقلابی، باعث شد كه رولان به مقاومت منفی روی آورد. او در سال 1924 بیوگرافی گاندی را منتشر نمود و گاندی او را در سال 1931 در این رابطه در سوییس ملاقات نمود؛ زمانی كه رولان هنوز كمونیست و در مهاجرت زندگی میكرد. پیش از گاندی، رابیندار تاگور، شاعربنگالی- هندی، بعد از اعطای جایزه نوبل به رولان، به دیدار وی نیز به سوئیس رفته بود. امروزه گویا در فضای ادبی فرانسه، رومن رولان،مشهور به نویسنده ای عارف و طبیعت گرا باشد.
رومن رولان Romain Rolland بین سال های 1866 و 1944 زندگی نمود. پدرش دفتر ثبت اسناد داشت. رولان تا سال 1899 در دانشگاه به تحصیل رشته جغرافیا و تاریخ پرداخت و بعدها استاد تاریخ موسیقی شد. در زمان جنگ جهانی اول او همكار صلیب سرخ برای كمك به آسیب دیدگان جنگ گردید.
به نظر مورخین ادبیات، رولان در سال 1915 جایزه نوبل را دریافت كرد چون او از طرفین جنگ خواسته بود كه با كمك عقل و خرد مسائل خود را حل كنند و به جنگ پایان دهند. غیر از آن، او در سال پیش خواهان یك سازمان بین المللی جهانی برای حل اختلافات بین كشورها شده بود. به این دلیل مخالفین وی، اعطای جایزه نوبل به او را اقدامی صرفا سیاسی میدانند. رومن رولان از طریق نیچه با موسیقی واگنر آشنا شد. انیشتین بعدها به دلیل فعالیت های صلح جویانه رولان در میان روشنفكران ملی گرای آلمانی، از وی به نیكی یاد نمود.
آثار رولان شامل: مقاله، رمان، نمایشنامه، و بیوگرافی هستند. ازجمله نمایشنامه های او: دانتون، روبسپیر، تراژدی های ایمان، و درام های انقلابی مانند گرگ ها هستند. و از جمله رمان هایش: ژان كریستف، و روح جادو شده می باشند. رولان بیوگرافی هایی درباره: بتهوون، تولستوی، گوته، گاندی، و غیره نیز منتشر كرد. او در جوانی نمایشنامه هایی "ایده گرا"نوشت و كوشید در آغاز، برای پیام های خود از ژانر ادبی درام استفاده نماید. آخرین نمایشنامه اش "روبسپیر"، در سال 1939 منتشر شد. او در بعضی از درام های خود از جمله در "تراژدی های ایمان"، از خواننده و بیننده می خواهد كه برای دفاع از اصول اخلاقی اش، ریسك نموده و حتا خطر مرگ نماید. در دوره روشنگری او، معروف به " تاتر برای همه "، رولان دچار سرخورده گی شد چون مخاطبین اش علاقه خاصی به پیام های وی نشان ندادند. دو مجموعه نمایشنامه های انقلابی آغازین او، یعنی گرگ ها و دانتون، درباره نیروی بشاشیت در زندگی هستند و نه پیرامون مسائل سیاسی یا اجتمایی. مقاله "روح و فكر آزاد"او در سال 1915 باعث خشم نظامیان و ناسیونالیست های جنگ طلب شد. بدین جهت رولان به دلیل احتمال توطئه چینی آنان برای سر به نیست كردنش، به كشور همسایه، یعنی سوئیس مهاجرت یا فرار نمود.

 

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ