با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

همه چیز درباره نوروز

.
 

 

کورش و داریوش و نوروز

كوروش بزرگ نوروز را یك آیین رسمی اعلام كرد . نوروز و آیینهای باشكوه آن، مسیری سه هزار ساله و پرپیچ و خم را پیموده تا به ما رسیده است. "نوروز" كهنسالترین آیین ملی در جهان است كه جاودانه مانده و یكی از عوامل تداوم فرهنگ ایرانیان (آرینهای جنوبی) است. آیینهای برگزاری این جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پیش تفاوت چشمگیر نكرده و به همین دلیل عامل وحدت فرهنگی ساكنان ایران زمین به شمار میرود كه آن را در هر گوشه از جهان كه باشند، یكسان برگزار میكنند و بزرگ میدارند و به همین جهت است كه اندیشمندان "نوروز" را مظهر پایدار هویت و ناسیونالیسم ایرانی خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اش تردید ندارند؛ زیرا كه در طول تاریخ نیروی عظیم و كارآییهای فراوان آن را درك كردهاند.

"نوروز" روز ملی و جشن همه كسانی است كه در فلات ایران (ایران زمین) خود یا نیاكانشان به دنیا آمدهاند و تاریخ و فرهنگ مشترك دارند، از جمله تاجیكها، افغانها، كردها و ساكنان سرزمینهایی كه در طول قرون و اعصار، امپراتوری ایران را تشكیل داده بودند.

دو قرن است كه امپراتوری ایران براثر توطئههای استعمارگران اروپایی از میان رفته است، اما فرهنگ مشترك و مدنیت غنی قوم ایرانی باقی مانده و نوروز همچنان روز ملی همه مردمی است كه از كوههای پامیر و بدخشان تا انتهای كوههای كردستانسوریه و از قفقاز تا رود سند و منطقه خلیجفارس سكونت دارند.

نوروز، هدفهای آن و وقایعی كه در طول قرون و اعصار در این روز روی داده است در خور توجه فراوان است.

در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی؛ نوروز به جمشید، شاه افسانهیی و در پارهیی دیگر به كیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانستهاند.

به نوشته برخی از مورخین بر پایه افسانهها، سه هزار سال پیش در چنین روزی، جمشید از كاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه (منطقه باستانی حسنلو) بیرون آمد و عمیقا تحت تاثیر آفتاب درخشان و خرمی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را "نوروز"، روز صفا، پاك شدن زمین از بدیها و روز سپاسگزاری از خداوند بزرگ نامید و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در این روز آیین ویژهیی برگزار شودأ آیینی كه هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سیاسی و اجتماعی مصون مانده است.

لازم است بدانیم كه مهاجرت آرینها به صورت سه دسته مادها، پارسها و پارتها به سرزمین ایران در قرن هشتم پیش از میلاد تكمیل شد. این گروه از آرینها از گروهی كه به اروپا رفتند، جدا شده بودند كه مورخان آنان را آرینهای جنوبی میخوانند. مادها در منطقه غرب ری (تهران امروز) تا مرز ایلام از جمله آترپاتكان (آذربایجان) و كردستان مستقر شدند و بعدا حكومتی به پایتختی همدان تاسیس كردند كه به احتمال زیاد جمشید از میان آنان برخاسته بود. زیرا، پارسها در جنوب و جنوب شرقی "ری" تا سواحل خلیجفارس وبیشتر افغانستان و بلوچستان امروز اسكان گرفته بودند و پارتها در شرق دریای مازندران از جمله خراسان بزرگ، دامغان، خوارزم و گرگان تپورستان (مازندران) و نواحی اطراف استقرار یافته بودند.

ترویج آموزشهای زرتشت تنها پیامبری كه از میان آرینها برخاسته به نوروز جنبه معنویتری بخشید، زیرا زرتشت بر كردار، گفتار و پندار نیك تاكید داشت و هر عمل خلاف عدالت را نفی میكرد و تحولات تاریخ را نتیجه كشمكش بدی و خوبی میدانست كه سرانجام با شكست قطعی بدی؛ آرامش، صفا، شادی، صمیمیت و عدالت جهانیان تامین خواهد شد. نوروز فرصت خوبی برای زدودن افكار بد از روح، پایان دادن به دشمنیها از طریق تجدید دیدارها و نیز شاد كردن دوستان و بستگان، مخصوصا سالخوردگان با دستبوسی آنان و مبادله هدیه بوده است.

كوروش بزرگ موسس امپراتوری ایران كه از مادر، ماد و از پدر، پارس بود نخستین حكمران ایرانی بود كه به نوروز جنبه رسمی داد و در سال ۵۳۴ پیش از میلاد دستورالعملی برای آن تدوین كرد كه شامل ترفیع نظامیان، ابلاغ انتصابات تازه، سان دیدن از سربازان، عفو مجرمین پشیمان، ایجاد فضای سبز و پاكسازی محیط زیست از منازل شخصی گرفته تا اماكن عمومی بود. چهارسال پیش از آن،كوروش پس از تصرف بابل، نوروز را در آنجا جشن گرفته بود و به این سبب برخی از مورخان، زمان اعلام رسمی و عمومی شدن نوروز به عنوان عید ملی را سال ۵۳۸ قبل از میلاد نوشتهاند. بابل در ۲۹ اكتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد به تصرف ایران درآمده بود.

در دوران هخامنشیان، یازده روز اول فروردین (فرورتیشن) ویژه انجام مراسم نوروز بود. شاه در نخستین روزسال نو روحانیون، بزرگان، مقامات دولتی و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمینهای دیگر را میپذیرفت و ضمن سپاسگزاری از عنایات خداوند، گزارش كارهای سال كهنه و برنامههای دولت برای سال نو و نظر خویش را بیان میكرد كه نصبالعین قرار گیرد. این آیین تا همین اواخر با جزیی تفاوت رعایت میشد. شاه سپس پیشكشها را دریافت میكرد كه نمونه آن در كندهكاریهای تخت جمشید دیده میشود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار میشد و افسرانی كه قهرمان دفاع از وطن شده بودند، ترفیع و پاداش میگرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفی میشدند.

نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از كارافتادگان میرفتند و ادای احترام میكردند (احترام و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره نهایت اهمیت را داشته است). سپس عید دیدنی آغاز میشد. پیش از دید و بازدیدها، در لحظه تحویل سال هر فرد از خدا میخواست كه در سال نو روان او را پاك و آرام نگه دارد. این مراسم پس از ۲۵ قرن به همین صورت ادامه دارد و باعث اعجاب ملل دیگر شده است.

سران دولت هخامنشی در آداب و رسوم و قوانین سرزمینهای غیرآریایینشین كمتر مداخله میكردند ولی در مصر كه بیش از یك قرن یكی از ایالات ایران به شمار میرفت، آیینهای نوروز را رواج داده بودند و با اعزام سفیر به حبشه (اتیوپی) از شاه انتخابی این كشور خواسته بودند كه نوروز را به رسمیت بشناسد و برگزار كند، آلودن محیطزیست (آب و هوا و زمین) را منع و برای دروغگفتن و سوء نیت مجازات در نظر بگیرد.

داریوش بزرگ

داریوش بزرگ كه در گسترش آیینهای نوروزی در میان متصرفات غیرآرین امپراتوری ایران سعی بلیغ داشت در مراسم نوروز ۵۱۵ پیش از میلاد (هفتسال پس از آغاز فرامانروایی اش) تصمیم خود را در زمینه ایجاد سنگنبشته بیستون حاوی آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ایران اعلام كرد كه مورخان با توجه به این سنگ نبشته گفتهاند كه ایران تنها كشور جهان است كه سند مالكیت دارد. بزرگترین آرزوی داریوش كه در این كتیبه آمده، این است كه خداوند ایران را از آفت دروغ و خشكسالی مصون سازد.

● پس از ساختن تخت جمشید، مراسم رسمی نوروز در این تالار برگزار می شد

پس از تكمیل ساختمان عظیم و زیبای تخت جمشید در پارس و گشایش آن، آیینهای رسمی نوروز، باشكوه بیمانندی در آنجا برگزار میشد. مراسم نخستین نوروز در تخت جمشید دو هفته طول كشید. مردم عادی در تالار صدستون و سران ایالات و مقامات تراز اول در تالارهای دیگر این كاخ حضور مییافتند.

كار ساختن تخت جمشید (یونانیها پرسپولیس = شهر پارس خواندهاند) ۵۱ سال طول كشید. داریوش اول تصمیم به ساختن آن، در محلی نه چندان دور از پاسارگاد گرفت، ولی پادشاه سوم بعد از او آن را گشود و به این ترتیب ایران دارای دو پایتخت شد؛ شوش پایتخت اداری و تخت جمشید پایتخت سیاسی.عنوان "تخت جمشید" را قرنها بعد، عوامالناس به آن دادند، حال آنكه این كاخ با جمشید افسانهیی ارتباطی نداشته است. از این كاخ كه گویای تمدن و پیشرفت ایرانیان باستان است بر قلمروی میان سند، دانوب، مدیترانه و نیل فرمانروایی میشد. حسادت اسكندر مقدونی نسبت به این شكوه و عظمت، عامل عمده ویرانی این كاخ به دست او شد. افراد خاندان سلطنت و درباریان در هر كجای كشور كه بودند پیش از فرا رسیدن نوروز خود را به تخت جمشید میرسانیدند و بهار را در آنجا بسر میبردند.

روزنامه اعتماد

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ