با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

همه چیز درباره نوروز

.
 

 

نوروز سیاوشان و تخت جمشید

می دانیم كه آیین های خدایان گیاهی می تواند به پدید آمدن جشن ثابتی در آغاز سال خورشیدی كمك كند، یا اصولا" آن را سبب شود. بهار تولد دوباره طبیعت است. اما در ایران مراسم نوروز از كهن ترین زمانی هایی كه تاریخ تقویم و تاریخ نجوم یافته های باستان شناسی، وضعیت ساختمان هایی مثل تخت جمشید و قوی قیریلقان قلعه در منابع روسی ( koiKialgankala) حكایت می كند بسیار دقیق و درست در نخستین روز فصل بهار گرفته می شود. این مقدار دقت نیازمند شناسایی طول دقیق سال و داشتن نظامی برای محاسبه و گرفتن كبیسه است كه كار آسانی نیست چنان كه در اروپا كه بهره وری از سنت های یهودی و مسیحی به اضافه دانش یونان به بعد وجود داشت، تا قرن پانزدهم در این زمینه گرفتاری داشته اند و در آن قرن سر سال ده روز از سر جای خود كرده بود، بدیهی است تا جایی كه اجراء آیینی برای خدای نباتی و صرفا" همین كار است یا حتی برای مقاصد كشاورزی، تفاوت یكی دو روز و حتی یك هفته تاثیری ندارد، این كه آیین نوروز با چنان وقتی گرفته می شود كه نیازمند پیشرفت مهمی در زمینه نجوم و تقویم است، كاری است دانشمندانه، حتی اگر به دست كاهنان یا پیشوایان مذهبی صورت گرفته باشد. یكی از بناهای مهم آسیای مركزی در خوارزم ( قوی قیر قلعه ) و شاید مهم ترین بنای آن منطقه است كه اگر چه درباره آن یك كتاب مستقل مفصل چند فصل در چند كتاب و بیش از پنجاه مقاله منتشر شده، هنوز جای بحث دارد. این بنا بی شك با سیاوشان و به این ترتیب با آیین نوروز هم ارتباط دارد. از همین بنا یك اسطر لاب سفالی یافت شده است. آشنایی مختصری با معماری قوی قیر قلعه نشان می دهد كه بنایی معمولی نیست و در خوارزم و حتی صرفا" به دلیل اهمیت نیست بلكه شباهت هایی هم بین دو بنا وجود دارد. می دانیم كه روز به روز در ایران این باور قوی تر می شود كه تخت جمشید كاخ سلطنتی نیست، دست كم مطالبی كه یحیی ذكاء و مهرداد بهار در مورد آن مطرح كرده اند، باید برای اهل تحقیق جای تردید باقی بگذارد. نگارنده خود در این مورد مقاله ای منتشر نشده دارد كه می پندارد یك گام پیشتر رفته و نشان می دهد كه نه تنها تخت جمشید بلكه بناهای دیگری كه با آن قابل مقایسه اند و تا به حال دو تای آن كشف شده، كاخ شاهی نیستند و معبد هستند.

مهمترین دلایل ما در مورد تخت جمشید به طور بسیار خلاصه چنین است:

۱- هیچ كس بنایی را نمی سازد كه نتواند در آن زندگی كند. ساخت تخت جمشید در حدود ۱۵۰ سال طول كشیده است. اما معبد را می توان به این شكل و طی چند نسل ساخت، زیرا هر كس به اندازه همت و اعتقادش برای آن خدمت می كند و انتظار ثواب دارد. وانگهی مراسم مذهبی كوتاه مدت وموقت است و می توان آن در بنایی انجام داد كه همه قسمت هایش ساخته نشده است. برخی از بناهای مذهبی در حیات بانی آن تمام نشده و مثلا" درمورد مسجد كبود تبریز همسر و دختر جهان شاه قره قویونلو آن را كامل كردند.

۲- هیچ كس گور پدر افتادن چندان خوشایند نیست، در حالی كه می توان در كنار معبد گور ساخت. معبد حطیه خدایان است.

۳- تخت جشمید آب نداشته است و نمی توان كاخی بدون آب، مخصوصا" برای شستشو تصور كرد، آب خوردن وحتی آب لازم برای مراسم را می توان با دست آورد. تخت جمشید با توجه به وسعت و عظمت خود و نیز اهمیت آب در معماری ایرانی، چرا حتی یك حوض، آب نما و امثال آن ندارد؟ چرا آن باغ سنگی یك حوض سنگی ندارد؟

۴- تخت جمشید نه جایی به عنوان مستراح دارد و نه حمام و این ها برای كاخ واجب ولازم است، جاهایی را كه احتمالا" حمام و مانند آن معرفی كرده اند، چنان نامناسب هستند كه به آسانی می توان استدالال های این مورد را رد كرد، در حالی كه معبد می تواند فاقد اینها باشد.

شست و شویی كن و آنگه به خرابات خرام

تانگردد زتو این دیر خراب آلوده

منطقی به نظر می آید كه به معبد هیچ نوع آلودگی نمی بایستی راه یابد.

۵- بنایی با این حجم ستگ در تابستان قابل تحمل نخواهد بود، آن هم برای زندگی به عنوان معبد، مخصوصا" در اجرایی مراسم صبح و غروب كه موقتی هم هست می توان آن را تحمل كرد. اصولا" هنوز وضع تهویه این بناها در زمستان و تابستان روشن نشده است.

۶- بعید است كه اقوام مختلف هر یك گوسفندی، شتری، یا كوزه ای یا مشكی محتوی هر چه كه باشد، برای كاخ بیاورند و آن را ولو به شكل نمادین نشان دهند. اینها می تواند هدیه به معبد باشد. اگر معبدی متروپولیتن باشد و به نفع این فكر كاملا" می توان استدالال كرد هر قوم و هر پیر و آیینی می تواند در انجا عبادت كند و برای آن هدیه یا قربانی بیاورد.

۷- آقای یحیی ذكاء نشان داده اند كه از تالار سه درواز تخت جمشید جهت كارهای نجومی استفاده می شده و سنگ میانی و سه نشانه اطراف آن وسیله ای برای تعیین اعتدال ربیعی بوده است . چنین پدیده هایی در معابد دیده شده است.

۸- نگارنده خود قربانگاه كوچكی در تخت جمشید یافته است كه درست جلوی جایی قرار دارد كه به كاخ هه ( هدیش ) معروف است. و به اندازه ای كوچك است كه بی شك برای قربانی گاو و گوسفند نبوده است. محل كشتن حتی نیم متر مربع نیست و جویی كه خون باید از آن خارج شود، بسیار باریك و عرض آن كمتر از ۱۵ سانتیمتر است این قربانگاه فقط برای قربانی پرندگان مناسب بوده است، به این نكته باز خواهیم گشت.

۹- همه پدیده های مهم اطراف تخت جمشید و اطراف آن نام های مقدس دارند مثل كوه رحمت و كوه حسین، كه نام دو كوه پشت سر هم در تخت جمشید است. بدیهی است نام های مقدس كهن به نام های مذهبی نو بدل شوند.

۱۰- بعید است كاخی در پای كوه بنا شود، در حالی كه ارتباط مذهب با كوه انكار ناپذیر است كعبه زرتشت و گورشاهان هخامنشی هم بر بدنه كوه است. تخت جمشید از كوه رسته است.

۱۱- عظیم ترین یادمان ها در جهان باستان متعلق به مذهب است.كاخ های شاهان نبایستی و نمی توانست برتر از معابد باشد. مخصوصا" در دوره هایی كه انسان به خدایان مجرد دست یافت، به هیچ وجه نمی توانست با آنان برابری كند و تخت جمشید نمی تواند كاخ باشد. كاخ شوش به هیچ وجه قابل مقایسه با تخت جمشید نیست.

۱۲- عناصر مذهبی در تخت جمشید فراوان است. عمده پایه ستون ها فر آبی تزیین شده كه نقش مذهبی دارد. جمگ شاه با دشمنی صورت می گیرد كه نماد مذهبی است، نیلوفر آبی و درخت مقدس در تخت جمشید فراوان تكرار شده است و ....

مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ