با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

همه چیز درباره نوروز

.
 

 

عید نوروز

هفت سین، خطبه خوانی، بار عام و دادخواهی، اهدای هدایا و نوعی تادیه مالیاتی و ترتیب بهحضور باریافتن طبقات گوناگون و بسا امور دیگر بوده است که کموبیش در جشن مهرگان نیز انجام میشده است. سفره هفتسین امروزی همان سفرهای بوده که جهت ارواح درگذشتگان در هر خانهای گسترده میشد. یکی از اقلام عمده سفره هفتسین آب است، کنایه از آنکه سراسر سال آبسالی باشد و آب در سفره نوروزی چون سایر چیزها، نشانه باروری و برکت میباشد. تخممرغ نیز در سفره نوروزی، نشان نطفه و نژاد است. آیینه و سمنو که از جوانههای تازه رسیده گندم پخته میشود، سنجد که نشان عشق و دلدادگی و زایش و تولد است و ماهی که نشان برج حوت(ماهی) یا اسفند که سپری شده و سیب که میوهایست که با رازورمز عشق و زایش و انار که میوه درختی مقدس است نزد ایرانیان و سکههای تازه ضرب که نشان برکت و ثروت و دارندگی است وگل بیدمشک که نمایشگر امشاسپند سپندارمذ و گل ویژه اسفندماه است و نارنج که گوی مانند چون زمین است در ظرفی از آب و دانههای مقدس اسپند که بخوری بسیار جالب توجه است و شمع و لاله و بسیاری چیزهای دیگر در سفره هفتسین از لوازم میباشد. در اغلب نقاط و شهرهای ایران، هفتسین با کموبیش اختلافی مرسوم است.

در سفره ویژه: یک ظرف کوچک سمنو، یک یا چند عدد سکه نوضرب، یک ظرف کوچک چینی یا بلور از سرکه، چند دانه سیر، ظرف کوچکی سنجد، مقداری سماق، ظرفی سیب و مقداری سبزه قرار دارد. بهاحتمال در زمانهای گذشته بهجای هفتسین، هفتشین نیز در سفره نوروزی معمول بوده است مثل شهد، شیر، شراب، شکر، شمع، شمشاد، شایه یا همان تخممرغ.

هفتسین بهموجب شمارش هفت امشاسپندان (فرشتگان) در خوان نوروزی قرار میگیرد. کسی که صبح عید وارد خانه شود اگر زن باشد بد است و اگر مرد بیاید خوب است. بهطور کلی کسی که وارد خانه میشود باید خوشقدم باشد و بگوید: صدسال بهاین سالها برسید. در صورتیکه خود صاحبخانه خوشقدم باشد، باید از درخانه بیرون برود و برگردد. هرکسی دراین روز شادی و خرمی بکند تا سال دیگر بهاو خوش خواهد گذشت.

دید و بازدید نوروزی

دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب "نقش بر آب" پیرامون دید و بازدید نوروزی مینویسد :

"بچه هاعمربه بازی وتفریح میگذرانند واشخاص مسن تربه دید و بازدید وگردش درباغ و صحرا. در دید و بازدید البته اول به خانه بزرگترها میروند ، اما کوچکترها و اشخاصی که در مراتب پایین تر قرار دارند نیز هر قدر کم اهمیت وفقیر باشند ، ازطرف بزرگترها همچون اشخاص مساوی مورد بازدید واقع میشوند. نوروزبدینگونه فاصله طبقات را از بین میبرد.

بوسیدن یکدیگر و بازی کردن با بچه ها...لباس نو ، غذاهای لذیذ و وصول عیدی است که دراکثرموارد بصورت اسکناس (تازه) و سکه بوده ، سبب میگردد که کودکان و نوجوانان را بلافاصله پس از حلول سال نو ، روانه منازل اقوام ، پدرومادر بزرگها ، عموها ، دایی ها ، عمه ها و خاله ها سازد و ضمن عرض تبریک و تهنیت هدیه نوروزی خود را دریافت دارند."

تاریخ مکتوب نوروز به نقل از "گل و گشت کتیبه ۱۳۸۵

"نوروز ، جشنی به دیر سالی تاریخ و آیینی که نام و نشانش با فرهنگ پارسی گره خورده است. تاریخ مکتوب ، پیشینه این جشن را به دوران هخامنشیان پیوند میدهد و نقوش و تصاویر برجسته ای درکنار دیگر سنگ نبشته های تخت جمشید که ازحضورنمایندگان طبقات چند گانه ی مردم هنگام تقدیم هدایای نوروز حکایت میکند. درمورد جشن نوروز و دوران ساسانیان ما ازمنابع وآگاهی های بیشتری برخورداریم. بیرونی مینویسد : "جشنها شش روزبه درازا می کشید. روزنخست ابتدا مردی خوش سیما درحضورشاه بارمی یافت و سپس "دبیربد" و "موبد موبدان" و "ارتشتاران" و "وزیران..."هر روزنمایندگان یکی ازطبقات مردم ازجمله" دهگانان" و" پیشه وران" و" بازرگانان" و "صنعتگران" برای عرضه شاد باش به حضور پادشاه میرسیدند و هدیه ای تقدیم میکردند و هدیه ای متناسب با کار و کسب خویش می ستادند. پادشاه تاج برسر وبا پوشاک رسمی وارد تالار می شد. نخست یزدان را سپاس میگفت وخطابه ای میخواند و مراسمی برپا می شد و در انتهای مراسم ، پادشاه خطابه ای دیگر بیان می کرد.

باورهای باستانی

● سیزده بدر

و سیزدهمین روز نوروز که به نام "سیزده بدر" معروف است ، به انگیزه "نحسی" مردم را به سوی باغ و صحرا و دشت (طبیعت) روانه میسازد.روز سیزدهم هر ماه "تیر" نام داشت که در اوستا و به زبان پهلوی آمده است : "تیر فرشته نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک ، از باران بهره مند میگردد."گمان میرود که انتخاب روز سیزده برای بیرون ریختن سبزه ها در آب (جویبارها) برای ادای احترام به "دادار" یا یزدان است و ازاو میخواهند که درسالی که درپیش است ، آب و باران بسیار داشته باشند(آرزویی را داشتند.) هدف اصلی این رسم سیزده بدرکه با سرور وشادی ورقص وآواز برگزارمیشود و با تحرک و جنبش همراه است ، علاقه و اشتیاق ایرانیان را به طبیعت ، گیاهان و نباتات نشان میدهد....

● چهارشنبه سوری

شب آخرین چهارشنبه قبل ازحلول سال نو که به چهارشنبه سوری معروف است ، آیین زیبا وخاطره انگیزی اجرا میشود. آتش افروزی ایرانیان (در محیط باز) در پیشانی نوروز ازمراسم کهن است و تقریبأ تمامی جشنهای باستانی با آتش که فروغ ایزدی (روشنی ایزدی) است ، بدرقه و پیشباز میشوند.

در اوستا آمده است که :"فروردین یا جشن نوروزهنگامی است که " فروهرها" یا " روان های پاک نیاکان" بخاطر سرکشی بازمندگان ، ازآسمان فرود آیند و ده شبانه روزدر خان و مان پیشین خود بسر برند."

شادروان استاد ابراهیم پورداود محقق و پژوهشگر معروف (در مورد ایران باستان) پیرامون چهارشنبه سوری بر این باور است که : "این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه سال ، پس از سلطه تازیان (مسلمانان عرب) است ، چه ایرانیان شنبه و آدینه (جمعه) نداشتند (چون هفته نداشتند.) هر یک از دوازده ماه نزد آنان بی کم و کاست سی روز بود و هر روز بنام یکی ازایزدان خوانده میشد ، چون"هرمزد روز" یا"بهمن روز" یا "اردیبهشت روز" و جزاینان روز چهارشنبه یا یوم الارباغ نزد تازیان روزشوم ونحسی بود. این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال را به شب آخرین چهارشنبه که همان غروب سه شنبه باشد ، انداخته اند تا با پیش آمد سال نوازآسیب روزپلیدی(تازیان)چون چهارشنبه برکنارمانند."در کهن ترین اثری که ازآتش افروزی سوری یاد شده است ، تاریخ بخارا با ترجمه "ابو نصر احمد بن محمد بن نصر القبادی" است که درسال ۵۷۲ اسلامی بفارسی برگردانیده شده وبه برگزاری این جشن درنیمه اول سده چهارم هجری در دربار" منصور بن نوح سامانی" اشاره ای دارد : ..."وچون امیرسدید منصوربن نوح به ملک بنشست ، اندرماه شوال سال به سیصدوپنچاه بجوی مولیان فرمود تا آن سرایها را دیگر بار عمارت کردند وهرچه هلاکت و ضایع شده بود بهتر از آن بحاصل کردند...هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنانکه عادت قدیم است ، آتشی عظیم افروختند..." از اینکه این جشن در سه شنبه شب گرفته میشود از این رو است که نزد ایرانیان چنانکه نزد بسیاری از گروه های هند و اروپایی (آریاییها) شب پیش از روزبشمارمیرود. در این مراسم مردم بوته وشاخه درختان را در محل مناسبی آتش میزنند و از روی آن می جهند و در موقع جهیدن میگویند : زردی من از تو سرخی تو از من

● مراسم میرنوروزی

میرنوروزی عبارت از فردی عامی و از توده و عوامالناس بوده که او را تحت شرایطی برگزیده و برای چندروز زمام امور شهری را بهعهدهاش میسپردند و تفریح میکردند.

در ایام نوروز محض تفریح عمومی و خنده و بازی میرنوروزی را بر تخت شاهی مینشاندند و پس از انقضای ایام جشن سلطنت او نیز پایان مییافت. از دوران کهن یکی از آیینهای نوروزی سبزکردن دانهها و حبوبی است که بهویژه زنان در ظروف گوناگونی بهعمل آورده و روز سیزدهم نوروز و جشن بهاری دستهجمعی بهبیرون شهر رفته و آن را با آب روان میافکنند.

این سبزهها را گاه به گونه هفت که از اعداد مقدس است سبز میشد. اقلامی که از دانهها سبز میکردند عبارت بود از: گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجیله، ذرت و ماش. در سفرههای هفتسین معمولاً سهظرف سبزه بهعنوان کنایه از سهاصل دینی: اندیشهنیک، گفتارنیک و کردارنیک قرار میدادند که اغلب گندم و جو و ارزن بود. امروزه نیز یکی از رسوم جشن سالنو در ایران سبزکردن سبزه در ظروف سفالی است که در آغاز اعتدال بهاری انجام میشود. چه بسا سبزکردن سبزه خود نمادی از تکرار آفرینش باشد و یادبود آفرینش ازلی و نخستین است . در جشن نوروز مردم به هم آب میپاشیدند و این سنت از آداب کهن ایرانی است و در زمان ساسانیان معمول بوده است و هنوز در میان ارمنیها و زرتشتیها چنین رسمی باقی است.

در قدیم در هنگام نوروز و مهرگان نمایندگان ملل تابعه و وزیران و بزرگان کشوری و لشگری و نمایندگان اصناف و برزگران و ... هدایایی را طی تشریفات بهحضور شاه پیشکش کرده و شاهنشاه خود دراین مراسم حضور مییافت.

روز نخست فروردین نوروز عامه یا نوروز کوچک است. روز ششم فروردین یا خرداد روز از ماه فروردین تولد زرتشت بوده و در آن روز بسا ازحوادث بزرگ روی داده . در رسالهای از دوران ساسانی موسوم به "روز خردادماه فروردین" که نوروز خاصه است آمده اغلب حوادث مهم ملی و دینی ایرانیان در چنین روزی روی داده است.

روزنامه سیاست روز

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ