سخنرانی روح الله
خالقی در تالار ابن سینا به دعوت انجمن ایران و هند
منبع : گفتمان - مجله موزیک
ایران، سال پنجم، تیر 1335
موسیقی شمال و جنوب هند از هم متمایز است ولی نباید آنرا دو نوع موسیقی دانست. در
حقیقت هند دارای یک موسیقی است که به دو سبک در شمال و جنوب جلوه گر شده است.
مهمترین موجبی که سبب رونق موسیقی هند شده این است که موسیقی و رقص دو هنریست که از
لحاظ مذهبی اهمیت دارد چنانکه داستان موسیقی هند از میان تاریخ و افسانه های زیبای
قدیمی به چشم می خورد. "ساراس واتی" را خدای هنر و دانش می دانند. شیوا آفریننده
ساگنیت یعنی موسیقی و رقص و دارم است.
نارادی مقدس همواره در زمین و آسمان می گردد نغمات را باوینا می
نوازد و می خواند و آنرا به مردم می آموزد.
کتب قدیمی زبان سانسکریت حتی قبل از میلاد مسیح اشاراتی راجع به موسیقی دارد. در
کتاب ادبی "تامیل" و دراویدین ها راجع به موسیقی بحث شده. گام کامل هفت نتی و گام
های 5 و 6 نتی از قدیم وجود داشته و از 22 فاصله در گام گفتگو شده است.
قرون 14 و 15 میلادی که مصادف با زمان سلاطین مغولی هند است دوره درخشان موسیقی هند
بشمار میرود و از همین زمان است که موسیقی ایران در هند نفوذ کرده است.
گویند امیر خسرو دهلوی شاعر و موسیقی دان مشهور دربار سلطان علاء الدین، سبک خواندن
مخصوصی را بنام قوالی که هنوز نمونه آن در مقبره نظام الدین اولیاء در دهلی به گوش
می رسد بوجود آورد. موسیقی هند از دوره اکبر شاه ترقی بسیار کرد و "تان سن" خواننده
مشهور دربار او بود. شاه جهان نیز علاقه بسیار به موسیقی و هنر داشت و نوازندگان و
خوانندگان را تشویق می کرد.
در دوره حکومت انگلیسیها موسیقی هند در قصور راجه ها ارزش بسیار داشت زیرا طبیعی
است که خارجی ها مشوق هنر ملی نیستند ولی بعضی از انگلیسی ها که اهل فن بوده اند
آنرا قابل مطالعه دانسته و کتاب های بسیاری راجع به موسیقی هند نگاشته و به چاپ
رسانده اند که عده آنها از هفتاد متجاوز است.
در دوره آزادی، حکومت هند تشویق بسیار از هنرها بخصوص موسیقی و رقص می کند و هم
اکنون یک آکادمی دولتی رقص و موسیقی در دهلی دائر است که بر آموزشگاه ها نظارت دارد.
رادیوی هند در اکثریت شهرها موسیقی دانهای معروف را تشویق می کند و برنامه های
موسیقی کلاسیک ملی هند را به وضع آبرومندی اداره می کند. گاه بگاه فستیوال های رقص
و موسیقی نیز در شهرهای مختلف تشکیل می شود که هنرمندان در آن هنرنمایی می کنند.
بزرگترین این جلسات سالی یکبار در حضور رییس جمهور تشکیل می شود و آنها که در هنر
به مقام استادی رسیده اند جوائز مخصوص می گیرند. حال ببینیم موسیقی هند چگونه و بر
چه پایه ای است؟
همانطور که اساس موسیقی ایران بر دستگاه های هفت گانه است. مایه اصلی موسیقی هند بر
"راگا" می باشد. همان کلمه ای که از هند به ایران آمده و راک گفته شده است.
همانطور که دستگاه های موسیقی ما بر روی گام ها و مقامات مختلف بنا شده راگا هم
دارای گامها و مقامات جداگانه ای است چنانکه آنها نیز دارای ده راگای اصلی هستند و
از همین جا می توان به وسعت و اهمیت موسیقی هند پی برد. همچنانکه در موسیقی ما
فواصل بین پرده و نیم پرده وجود دارد در موسیقی هند هم از این نوع فاصله ها بسیار
است. شباهت دیگر در روش دستگاه خوانی ماست که آنها درنواختن راگا عمل می کنند با
این تفاوت که در شروع مطلب، اول گام را نشان می دهند که همیشه تغییر ناپذیر است سپس
نوازنده یا خواننده در حدود همان گام خوانندگی می کند و مخصوصا موضوع بداهه سرایی و
بداهه نوازی هنر بزرگی برای خواننده و نوازنده بشمار می آید و این عمل که می توان
آنرا اختراع آنی نغمات نامید تقریبا به همان کیفیتی است که در موسیقی ایران هم به
کارمی رود. ولی بعکس ما که دستگاه خوانی بطور آزاد انجام می گیرد در موسیقی هند
خواندن راگا اغلب اوقات با طبله که به جای تمبک ما بکار می رود و وزن را نشان می
دهد همراهست، نواختن و خواندن یک راگا اگر به طور کامل انجام گیرد ممکن است ساعت ها
به طول انجامد و مثلی است که آغاز آن معلوم است و پایان آن بستگی به هنر نوازنده و
خواننده دارد. این نوع موسیقی که خودشان کلاسیک گویند برای غیر اهل فن زیاد مانوس
نیست بخصوص وقتی طولانی باشد.
اختلاف دیگر در سبک خواندگیست که ما غلت و تحریر داریم و آنها مالش صدا یا باصطلاح
فنی Glissendo و خواندن سریع صداها از بم به زیر و بعکس حتی گاهی با ذکر اسم نوت ها
که خود یکی از نکات مهم هنر خوانندگی بشمار می رود.
موسیقی ملی هند بوسیله ساز یا آواز سولو جلوه می کند و ارکستر وجود نداشته است مگر
از وقتی که در رادیو بکار می برند یا برای موسیقی فیلم های سینما از آن استفاده می
کنند.
در رادیو دهلی ارکستری با عده ای در حدود 25 نوازنده وجود دارد که از سازهای ملی و
برخی سزهای اروپایی تشکیل می شود و نغمات جدیدی می نوازند که هنرمندان روی اساس
راگاها ساخته اند. ارکستری است ملودیک بدون هماهنگی. اضافه بر آن چند دسته ارکستر
کوچکتر هم هست و چیزی که مهم است نوازندگان این ارکسترها از بهترین هنرمندان هستند
که پس از گذراندن امتحانات دقیق بسمت نوازندگی رادیو منصوب شده اند و کار و تمرین
آنها هم بسیار جدی و مرتب است و در نتیجه صدایی که از مجموع آلات موسیقی به گوش می
رسد بسیار مطلوب می باشد.
اما موضوعی که از همه جالب تر میباشد اینست که اکثر سازهای هنری نام خالص فارسی
دارد و این خود یکی از علل روابط دیرین هنری این دو کشور می باشد.
اکنون به شرح سازهای هند می پردازیم هرچند انواع متعدد و مختلف دارد ولی مهمترین
آنها که در ارکستر رادیو بکار می رود بشرح زیر است.
طنبور هندی
سازیست بزرگ دارای چهارسیم که همواره بطور دست باز نواخته میشود و بیشتر برای
همراهی کردن با خواننده بکار میرود. سیمهای آن فلزیست و پس از بارتعاش درآمدن مدتی
طنین آن باقی میماند و چون بفاصله پنجم و هنگام کوک میشود هم آهنگی طبیعی را برای
آوازخواندن بوجود میاورد. در ارکستر هم بکار میرود و تقریبا میتوان گفت که موسیقی
هندی بی تنبور نیست. حتی خوانندگان آنرا بدست میگیرند، سیمها را بارتعاش میاورند و
میخوانند.
نام طنبور در موسیقی ما سابقه بسیار قدیم دارد. از سازهای ایران قبل از اسلام است.
در زمان فارابی دو نوع آن بنام طنبور خراسانی و طنبور بغدادی معمول بوده که وی در
کتاب موسیقی بشرح آن پرداخته است. سازی که در اغلب مینیاتورهای ایران دیده می شود
همان طنبور است بنظر این جانب سه تار کنونی ما نوعی طنبور است که تغییر شکل و نام
داده است.
رباب
رباب در هند با مضراب نواخته میشود و دو نوعی از آن با کمان بصدا میاید. این ساز در
پنجاب و کشمیر هم هست. نام رباب در ادبیات موسیقی ما زیاد برده شده میگویند سازی که
بنام Rebec به اسپانیا و اروپا رفته در اصل همان رباب ایرانیست پس می توان رباب را
پدر ویلن نامید.
سه تار
اختراع این ساز را بامیر خسرو دهلوی نسبت می دهند و میگویند که آنرا از روی سه تار
ایران ساخته است ولی اکنون شباهت زیادی به سه تار ما ندارد و خیلی از آن بزرگتر است
و با مضراب نواخته می شود. سه تار هندی چهار سیم اصلی دارد که فقط روی سیم اول
انگشت می گذارند و بقیه دست باز بکار می رود. سیمهایش کلفت و پرده هایش آهنی است و
حرکات عرضی انگشتان دست چپ موجب تغییر صدا و حرکت طولی سبب مایش یا Glissendo میشود.
اکنون سه تار معمولترین ساز هند می باشد که بیش از سازهای دیگر داوطلب نوازندگی
دارد.
سارنگی
سارنگی یا کمانچه هندی که با کمان بصدا میاید. سیم های اصلی آن از روده
است و معمولا برای جواب دادن بآوازخوان بکار میرود. کلمه سارنگ در موسیقی ایران
سابقه دارد و سازی با این نام داشته ایم که منسوخ شده است. کلمه سارنگ معرب شده و
بنام سارنج اکنون گوشه ایست در ردیف موسیقی ایران. ترتیب انگشت گذاری روی این ساز
برعکس تمام سازهاست زیرا انگشت های دست چپ را در زیر سیمها میگذارند و نواختن آن
مشکل به نظر می رسد.
دلربا
سازیست از لحاظ شکل و پرده شبیه سه تار و از جهت نواخته شدن با کمان شبیه سارنگی.
از سه تار هم کوتاهتر است، در کتابی نوشته شده بود که این ساز از ایران به هند رفته
است.
سرود
شکل دیگری از سارنگی است که با مضراب نواخته می شود. سازیست مضرابی که صدای آن به
تار شبیه است. امروز سازی به این نام در ایران نداریم ولی کلمه سرود خاطره قدیم
ایرانی بودن آنرا به یاد می آورد.
ساز
"ساز" که با مختصر اختلافی از لحاظ عده سیمها کمانچه ماست و در کشمیر نواخته می شود.
موسیقی آن سامان بسیار به موسیقی ایران نزدیک است. در رادیو سریناگار سبکی از آواز
را با اشعار حافظ و مولوی شنیدم که صوفیانه کلام نام داشت و حالی عارفانه داشت. در
کشمیر سنتور ما را هم مینوازند ولی تکنیک این ساز در آنجا خیلی ضعیف است.
وینا
سازی بسیار قدیمی در هند است که انواع مختلف دارد و فعلا دونوع شمالی و جنوبی آن در
رادیو نواخته میشد هر دو نوع مضرابیست ولی در یکی انگشتان دست چپ روی سیمها قرار
میگیرد و در دیگری گویی از شیشه باندازه تخم مرغ انگشت را انجام میدهد و با کشیدن
آن در روی سیمها صدای خاصی ایجاد میشود که خالی از لطف نیست.
لابد شنیده اید که یکی از استادان قدیم موسیقی ما بنام محمدصادق خان (سرور الملک)
کاسه های مختلف چینی را آب میکرد و با آن نغماتی مینواخت. من این ساز را در رادیوی
بمبئی دیدم بنام جالاترنک که در سانسکریت "چالا" معنی آب و "ترنک" معنی موج می دهد.
نوازنده در کار خود مهارت بسزا داشت و با دو چوب که سر آنها با بستن پشم و پنبه نرم
کرده بود بکاسه ها مینواخت و صدای مطبوع دلنشینی داشت.
در میان سازهای بادی انواع نی بکار می رود و ساز دیگری شبیه سرنا دارند که آنرا "شه
نای" مینامند و آهنگ دلپذیری دارد.
اما موضوع وزن در موسیقی هند اهمیت بسزا دارد و مهمترین آلت ضربی طبله نام دارد. یک
جفت طبل کوچک شبیه بنقاره است که روی زمین میگذارند و مینوازند. دیگر پخاوج است که
استوانه شکل است و در دوطرف پوست دارد و نوع دیگران نیز "مردنگا" نام دارد. طبل های
بسیار بزرگ هم در معابد بکارمی رود که طنین بسیار دارد. اوزان موسیقی هند بسیار
متنوع است و وزن در موسیقی هند رل مهمی را بازی میکند بهمین جهت رقص هم که پایه آن
بر وزنست در هند اهمیت بسیار دارد.
اما خصوصیات سازهای هند یکی اینستکه اکثراً بزرگ است و علاوه بر سیمهای اصلی مقداری
سیمهای فرعی دارد که کوکهای مختلف میشود و به طنین ساز کمک می کند. دیگر اینست که
نسبت قوت صدا به تناسب بزرگی ساز کم است. بطور کلی می توان گفت تمام سازها بجز شه
نای دارای صدای ضعیف است ولی در عین حال ملیح و خوش آهنگ میباشد.
موضوع قابل توجه اینست که مردم هند بسیار محافظه کارند و این خصلت خوشبختانه موجب
حفظ و بقای موسیقی ملی آنها شده است. خواص موسیقی خود را خیلی خوب حفظ کرده اند
چنانکه سازهایی که نام فارسی دارد و باغلب احتمال اصل آنها از ایرانست در کشور ما
از بین رفته حال اینکه در آنجا هنوز مورد استعمال دارد. در تعلیمات موسیقی نیز
چنانکه در آموزشگاه های مختلف دیدم بسیار مقید به حفظ قواعد و رسوم قدیمی و روش
استادان پیشین خود میباشند. در کالج موسیقی لکنو شاگردان از روی یک کتاب هندی که
شامل قواعد موسیقی ملی بود اصول هنر را فرا میگرفتند و حتی برای ثبت الحان موسیقی
سبک خاصی دارند و اسامی نت ها را بجای دو – ر – می – فا – سل – لا – سی بروش دیرین
خود سا – ری – گا – ما – پا – دها – نی – مینامند و هنوز خط موسیقی اروپایی را رسماً
نپذیرفته اند و آکادمی موسیقی دهلی در نظر داشت برای اخذ تصمیم در این مورد
کنفرانسی تشکیل دهد و هنرمندان تمام هند را دعوت کند تا راه آتیه را انتخاب نمایند.