در روایات صوفیه وقتی از رجال قوم ـ به تعبیر صوفیه
رجال اللـه و اهل اللـه ـ سخن به میان می آید ، چنانكه ابن عربی خاطر نشان
می كند ، احوال نساء قوم را نیز شامل است. شمار كسانی از زنان قوم كه در
طریقت صاحب مقامات و مقالات بوده اند ، در روایات صوفیه قابل ملاحظه است ؛
از جمله در ضمن طبقات صوفیه نام یا وصف 16 تن در نفحات جامی ، 33 تن در
طبقات شعرانی و 134 تن در صفه الصفوه آمده است. ابوعبدالرحمان سلمی مؤلف
مشهورترین طبقات الصوفیه مجموعه ای جداگانه در باب طبقات زنان صوفی داشته
است كه نشانه هایی از آن را در منقولات صفه الصفوه و حلیه الاولیاء می توان
یافت . شمار زیادی از این زنان به سائقه ذوق عبادت یا خوف خدا به این طریق
كشانده شده اند. برخی از آنها خواهران ، دختران یا زنان مشایخ عصر بوده اند
. از این جمله خواهران بشر حافی ، ام علی زوجه احمد خضرویه ، حره دقاقیه
دختر ابوعلی دقاق ،ام محمد عمه شیخ عبدالقادر گیلانی در روایات قوم با
تكریم یاد شده اند . از بعضی عارفات ناسكات نكته سنجیهای جالب در باب
مقامات و مواجید صوفیه نقل شده است . رابعه عدویه بارها بر زهاد و رجال عصر
ایرادهای بجا گرفت . گفت و شنود سفیان ثوری با ام حسان و گفت و شنود
ذوالتون مصری با فاطمه نیشابوریه نیز از همین مقوله است.
در بسیاری موارد عارفات ناسكات اقوال و احوال رجال صوفیه را نقد یا اصلاح
كرده اند. نقش رابعه عدویه در تحول تصوف از زهد مبنی بر خوف به عشق مبنی بر
انس و رجا قابل ملاحظه است . از فاطمه بردعیه ، حتی شطحیات هم نقل شده است
.
در بین مریدان مولانا جلال الدین نام شماری از زنان عصر نیز هست . از جمله
گوماج خاتون زوجه سلطان ركن الدین و گرجی خاتون زوجه معین الدین پروانه از
صوفیان عصر محسوب می شدند . زوجه امین الدین میكائیل نایب سلطان هم در بین
عارفات قونیه شیخ النساء خوانده می شد و برای مولانا در خانه خود مجالس وعظ
و سماع دایر میكرد.
ابن عربی از عابدات عارفات با لحن تكریم و تحسین سخن می گوید . در فتوحات
بارها خاطرنشان می كند كه نزد شماری از آنها ارشاد یافته ، و مراتب سلوك طی
كرده است . طرز یاد كرد او از بعضی از این زنان چون فاطمه بنت ابن المثنی ،
شمس ام الفقرا و ام الزهرا حاكی از تحسین و اعجاب است. وی در جای دیگر خاطر
نشان می كند كه در سلوك طریقت بین مردان و زنان تفاوت نیست . زن و مرد در
جمیع مراتب ترقی حتی در نیل به مرتبه قطبیت با یكدیگر برابرند.
این همانندی در آن ایام منحصر به طریقه تصوف نبوده است . ناسكات عصر در حفظ
و نقل حدیث هم بانظر اعتماد تلقی می شده اند . در مشیخه یك تن از علمای
اواخر عصر عباسی 400 تن از محدثات یاد شده اند كه به وی اجازه روایت داده
اند. در آن ایام برای عابدات و محدثات عصر گه گاه خانقاههایی جداگانه ساخته
می شده است كه شیوخ آن هم زنان بوده اند .