با کلیک بر روی این قسمت، به خانه سارا شعر بروید about me

به سایت سارا شعر خوش آمدید

ادبیات عرفانی

.
 

آنكه از همان عهد طبقات اول صوفیه‌ ـ دوره حسن بصری ، ادهم و رابعه عدویه ـ خبرهایی حاكی از وجود زاویه ها ( در نقطه های خلوت شهرها ) ، خانقاهها ( غالباً در حواشی شهرها و مكانهای دور افتاده ) و رباطها ( اكثر در نواحی مجاور ثغرهای اسلامی ) در متون صوفیه آمده است و در عهد شیخ ابوسعید ابوالخیر در شهرهایی چون نیشابور و میهنه خانقاههایی برای صوفیه عصر وجود داشت و در آن ایام هم صوفیه و زهاد به جاآوردن مراسم غزو با كفار را جزو لوازم عبادات واجب تلقی می كردند و بعضی از آنها قسمتی از ایام عمر را در رباطها كه برای آمادگی جهت دفاع از ثغر اسلام به وجود می آمد، به سر می بردند ، برخی از ثروتمندان اهل خیر هم در شهرها و غالباً در مجاورت مقابر و بقاع منسوب به ائمه و اولیا عبادتگاههایی به نام خانقاه برای كسانی كه اوقاتشان مستغرق عبادت و ریاضت بود ، بنا می كردند و برای آنها و پیروانشان غذا و مسكن فراهم می آوردند تا اوقات آنها مصروف تهیه معاش نباشد و از این بابت دغدغه ای نداشته باشند. با اینهمه ، بنای خانقاههای وسیع كه شامل عبادتگاه خاص شیخ ، جمع خانه صوفیان و حجره های مجزا برای خلوت و عبادت طالبان و مبتدیان سلوك باشد و لوازم سكنای صادر و وارد از ظرف و فرش و چراغ و مطبخ و متوضا و اصطبل زیر نظر یك شیخ مرشد و نظارت و معاونت خادم یا خادمان با اوقات معین و فتوح و نذور مرتب كه اداره و دوام خانقاه را ممكن می داشت، از وقتی توسعه و رواج پیدا كرد كه تصوف دوران مبارزه برای احراز حق حیات خویش در جامعه اسلامی را پشت سر گذاشته بود . طریقت در امتداد شریعت و با سعی در حفظ حداكثر تقارن و توافق با آن سیر می كرد و به همین سبب از هرگونه افراط و تفریط بر كنار بود و با اهل سكر از صوفیه كه تك رو بودند ، و نیز با اهل ملامت كه به رسوم صوفیه مقید نبودند ،ارتباط خود را قطع كرده بود .
از عهد خواجه نظام الملك طوسی كه به علما و صوفیه هردو توجه داشت ، به موازات اهتمام وی در بنای مدارس به سعی دربنای خانقاهها هم توجه شد و خانقاهها هم ، مثل مدارس و ظاهراً به تقلید آنها دارای نوعی انضباط مبنی بر سلسله مراتب شد كه در رأس سازمان آن یك شیخ مرشد بود و طالبان سلوك بر حسب طول میزان اقامت و ارتباط با خانقاه مراتب مناسب پیدا می كردند و هدایت و صحبت و تربیت سالكان تازه به آنها واگذار می شد . بعضی از آنها خلیفه شیخ می شدند و هرگاه شعبه ای از خانقاه با عین آداب و اصول آن در شهری دیگر یا در جای دیگر شهر به وجود می‌آمد، كسانی كه خلیفه شیخ در خانقاه اصلی بودند ، یا در ردیف او به شمار می آمدند، سرپرست خانقاه جدید می شدند و خود آنها و پیروانشان پیروان خانقاه شیخ اصلی بودند . با فرصتهایی كه برای بنا و توسعه اینگونه خانقاهها به وجود آمد ، در هر خانقاه به اقتضای تجربه و ترتیب شخصی شیخ آن و رسوم و آدابی كه شیخ در ترتیب عبادات و ریاضات قائل بود، مجموعه ای از رسوم توبه و چله نشینی و خلوت گزینی و طریقت خانقاه و آداب و عبادات و اوراد به وجود می آمد كه خلاصه طرز تربیت و ارشاد شیخ را متضمن بود و در خانقاههای تابع نیز همچنان دنبال می شد و به عنوان طریقه شیخ یا تعلیم وی به طالبان جدید تعلیم می گشت .

پابه پای این خانقاهها ، سلسله های اهل فتوت نیز ، خانقاههایی خاص خود داشتند كه غالباً لنگر خوانده می شد . ملامتیه و بعد از آنها قلندریه و جولقیه و درویشان جلالی و خاكساری و دوره گرد هم خانقاههایی برای خود داشته اند و آنچه از احوال بعضی از ایشان در افواه نقل می شده ، گهگاه موجب سوء شهرت صوفیه و عارفان مقبول و مشهور هم می گشته است . متشبهان به صوفیه كه از قدیم متصوف یا مستصوف خوانده می شدند ، عامل عمده این هرج و مرج در احوال صوفیه و خانقاههای واقعی و جدی بوده اند. این جماعت در واقع مترسمان قوم بوده اند و بدون آنكه حیات دینی آنها صوفیانه یا عارفانه باشد ، شعار پشمین و لباس كبود آنها را تقلید می كرده اند و خود را از روندگان طریقت نشان می داده اند .

اینكه در گلستان سعدی در باب اهل طریقت گفته شده است كه پیش از این جمعی بودند به ظاهر پراكنده و به معنی جمع ، و امروز جمعی هستند به ظاهر جمع و به معنی پراكنده‌، تصویری از حال انحطاط طریقت را در عهد شیخ نشان می دهد. شكایت و انتقاد از مترسمان و متشبهان از سالها بعد از سعدی هنوز در مؤلفات صوفیه و اقوال منقول از مشایخ آنها هست . مولانا هم در مثنوی از صوفیه عصر انتقاد می كند. طرفه آن است كه نزد قدمای قوم مثل غزالی، قشیری ، هجویری ، نیز مؤلف كتاب اللمع و حتی در شرح تعرف كه قدیم ترین اثر تصوف به زبان فارسی است ، نیز بارها از انحطاط تصوف در عصر آنها سخن رفته است.


http://icro.ir/?m=405&c=240&t=3

 
 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ