تاریخ تصوف و عرفان در مسیر تحول خویش چندین مرحله را
پشت سرگذاشته است . در آغاز كار ، عمده سعی و تلاش در تصوف و عرفان بر آن
بود كه در جریان مذاهب اسلامی برای خود جایی بازكند و در واقع برای تثبیت
حق حیات خویش می كوشید . مرحله دیگر دوره ای بود كه با سعی در تلفیق بین
طریقت خویش با شریعت كوشید تا خود را از سوء ظن و اتهام كسانی كه آن را یك
جریان مخالف شرع وانمود می كردند ، رها سازد و حتی بعضی فقها مثل ابوثور،
ابوحنیفه ، شافعی و احمدبن حنبل را از سابقان طریقه خویش بنمایاند .
سرانجام ، آخرین مرحله سیر آن ایجاد سلسله ها ، بنای خانقاههای بزرگ و
ایجاد آثار تعلیمی و تمثیلی بدیع و عالی بود كه در نهایت ، به سبب تكرار و
تقلید مستمر و غلبه متشبهان و مترسمان، اعتبار خود را تدریجاً از دست داد ؛
اما میراثی قابل ملاحظه در حیات جامعه اسلامی و در فرهنگ اسلامی باقی گذاشت
كه دوران انتشار تصوف را یك دوران شكوفایی در معارف اسلامی نشان می داد و
هنوز این میراث به همین نظر نگریسته میشود. البته جزئیات سیر تحول آن در
تاریخ ، حتی به نحو ایجاز و اجمال هم در این طرح گنجایی ندارد . با اینهمه
، طرح بعضی جریانهای عمده این خط سیر در طرح یك تصویر به هم پیوسته از
مجموع این جریان خالی از ضرورت نیست .