زمان پیدایش سماع :
در باره زمان پیدایش مجلس سماع اطلاع دقیقی در دست نیست ، لکن سماع سابقه
ای مذهبی غیر اسلامی داشته و از زمانهای بسیار دور در پرسشهای مذهبی و
پرستشگاهها مورد استفاده واقع شده و به شنوندپان رقت قلب می بخشد ( تاریخ
خانقاه ایران ص 429 )
ولی قدر مسلم این است در صدر اسلام سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه
برگزار شده وجودنداشته است ، تا در سال 245 هجری که ذالنون مصری از زندان
متوکل آزاد گردید ، صوفیان در جامع بغداد به دور او گرد آمده و درباره سماع
از او اجازه گرفتند قوال شعری خواند و ذوالنون مصری هم ابراز شادی کرد و در
سال 253 که نخستین حلقه سماع را علی نتوخی یکی از یاران سری سقطی ( متوفی
253 ) در بغداد به پا کرد.
از این زمان به بعد مجالس سماع شکل به خود گرفته ، تسکیل حلقه سماع مرسوم
گردیده گروهی به نظاره آن پرداختند ، جاذبه موسیقی همراه یک سلسله سخنان
عرفانی و محرک ، افراد پرشور و حساس را به نوعی روحانیت و معنویت دعوت می
کرد و عده ای از اشخاص متفرقه نیز همراه صوفیان به سماع می پرداختند .
***************
شکل اولیه مجالس سماع :
در روزهای نخستین ، مجلس سماع عبارت بود از یک محفل شعر خوانی که به وسیله
خواننده یا گروه جمعی خوانندگان خوش آواز اجرا می شد و.و صوفیان با حالت و
زمینه ای که داشتند تحت تأثیر صوت خوش و پر معنی کلام قرار میگرفته و حالی
پیدا می کردند و پای کوبی می پرداختند ، پس از آن رفته رفته برای تحریک و
تأثیر بیشتر از نی و دف استفاده کردند . این مجالس سماع ، به سبب علاقه
صوفیان پیوسته تشکل می شد و در همه جا رواج داشت به حدی که هجویری می گوید
: " من دویدم از عوام ، گروهی می پنداشتند که مذهب تصوف جز این نیست "
***************
وضع مقررات و شرایط مجلس سماع :
اقبال و توجه افراد متفرقه موجب ناراحتی سالکان گردید ، به همین لحاظ می
بایستی از ورود عده ای به مجالس سماع جلوگیری به عمل می آمد ، وضع مقررات و
شرایط و آداب بهترین فکری بود که از نخستین لحظات شکل گرفته مجالس سماع
توانست از ورود اشخاص متفرقه به سماع جلوگیری به عمل آورد.
مثلا قانون : محل اجرای سماع باید از عوام خالی باشد ، و مردم ناجنس و عوام
الناس و ثقلا در سماع شرکت نکنند کسی که جز و اعضای مسلک طریقت نیست نباید
در میان جمع وارد شده و به سماع بپردازد و مقرر کردن کسب اجازه برای سماع
یا عنوان نمودن : سماع بر کسی حلال است که نفس او مرده و دلش زنده باشد و
در عین حال اهلیت داشتن سماع کنندگان نیز در حد مقدور مورد نظر بود . از
طرفی صاحب نظراتی چون ابونصر سراج و هجویری برای جلوگیری از خطرات احتمالی
، ورود مبتدیان را به سماع منع کردند با تمسک به کلماتی چون سماع نیاید،
نکنید و یا آن را عادت نسازید و دیر به دیر کنید تا تعظیم آن از دل نشود و
نظیر این مقررات موجب گردید شدیدا از ورود اشخاص متفرقه جلوگیری به عمل
آورند .